مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

همسرم از روز تولدش خشمگین است

179 بازدید
سوال شده ژوئن 2, 2018 در زوج درمانی توسط نسیم حسینی
من 33 ساله ام و من وهمسرم هم سن هستیم. دو سال از ازدواج ما میگذرد. من فرزند دوم خانواده هستم با یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر. همسرم فرزند طلاق است و فرزند کوچک خانواده است با یک خواهر بزرگتر از خودش که ایران زندگی نمی کند.ایشان با مادرشان زندگی کرده اند. مشکل من مربوط به یک موضوع خاص است.از اینجا شروع میشود که من تصمیم گرفتم برای تولد همسرم جشن سورپرایزی آماده کنم و دوستانی که میدونستم از دیدن شون خوشحال میشه رو دعوت کردم .بماند که یکسری هزینه ها متحمل شدم و کلی زحمت کشیدم.خلاصه قرار بود که ایشون سر ساعت همیشگی بیان خونه و سورپرایز بشن که خب زودتر اومدن ( اونهم به این خاطر که شک کرده بودن و انگار اصلا دلشون میخواست مراسم رو بهم بزنن) و سورپزایز من لو رفت اومدن خونه و دیدن همه جا تزئین شده است و اینها و فهمیدن .از در رفتن بیرون در رو محکم بستن و بعد از امدن مهمون ها یکساعت بعد با اصرار و خواهش من که آبروم میره اومدن خونه . اما مشکل من اینجاست که ایشون در تمام طول مراسم افسرده و ناراحت بودن و حتی قیافه هم گرفته بودن و ناراحت از اینکه اصلا دلشون نمیخواست من اینکار رو بکنم. و وقتی دلیلش رو پرسیدم گفتن دوست ندارن و همین.بعد از مراسم هم ایشون منو تنها گذاشتن و تا ساعت 6 صب رفتن بیرون که قدم بزنن گفتن حالشون خوب نیست و البته گریه هم میکردن ( از طرفی من احساس کردم شاید بخاطر بهم زدن سورپرایز من عذاب وجدان گرفتن و ناراحتن) واقعا دلیلش رو نمیدونم.از طرفی شرایط مالی همسر من همیشه در سطح متعادلی بوده و شاید هم پیش خودش فکر کرده که چرا اون نتونسته برای من اینکار رو بکنه ولی من تونستم.( من از لحاظ شرایط مالی کمی بالاتر از همسرم هستم) ولی در طول زندگی مشترک هیچوقت این رو نشون ندادم. من حتی مراسم ازدواج هم نگرفتم. احساسی که من دارم این بود که احساس کردم تمام تلاش هام بی نتیجه بوده و یه جورایی خیلی بهم برخورد. به هر حال من جلوی مهمونها کوچک شدم و همه میپرسیدن که ایشون چشه.من گفتم شاید اقایون احساساتی دارن که من از درکش عاجز هستم.ولی احساس خشمی در وجودم هست و حس میکنم دلیل منطقی برای پذیرش این اتفاق ندارم. کمکم کنید که چه مشکلی باعث خواهد شد که این عکس العمل اتفاق بیفته؟ و من چطور باید برخورد بکنم!
1 پاسخ
پاسخ داده شده ژوئن 3, 2018 توسط دکتر روانشناس حرفه ای (91,620 امتیاز)
ویرایش شده ژوئن 4, 2018 توسط دکتر روانشناس
با سلام
دوست عزیز بینید رفتار ایشون براساس گفته های شما بله کانلا بی منطق است چون ما نه شما رو کامل میشناسیم و اطلاع داریم و نه شناخای از ایشون داریم که به طور کل رفتارهاشون چگونه است
ولی دلیل بیرون رفتن از خونه گریه و هر چیزی تا مشخص نشود طبیعتا شما هم در شرایط معلقی خواهید بود   و نمی توانید درست تصمیم بگیرید که جریان چی بوده و چه اتفاقی  افتاده    ..به هر حال باید بدونید که در زندگی  یک مساله بسیار مهم این است که زوجین بتوانند با هم تعامل سازنده ای داشته باشند و بتوانند شرایط را به درستی درک کنند و در نظر بگیرند ..
صد البته که خب طبیعتا با دشواری هایی هم رو به رو می شوید  لی بهتره حتما از ایشون دلیل بخ اهید اگر عذاب وجدان گرفته اگر فکر کردن اون با سرایط مالی نمی تونه چنین هزینه ای داشته باشه و هر چیز دیگری باید مشخص شود
ایشون باید یاد بگی ند  ر مورد مسائل صحببت کنند   نمیشه که شما رو در حالت بلاتکلیفی قرار بدهند ..
به هر حال حتما از ایشون بخواهید و به خاطر اینکه رفتا اینچنینی تکرار نشود بهتر است حتما حضورا مراجعه داشته باشید
و حضورا مساله پیگیری شود شاید ایشون مسائلی داشته باشند که باید بررسی و مرتفع شود چون فرزند طلاق هم هستند طبیعتا شرایط سخت تر خواهد بود
 در هر صورت امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

02188422495

موفق باشید
به مشاوره آنلاین روانشناسی خوش آمدید، مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران و مشاوران مجرب و منتخب کانون مشاوران. مطالب با مضامین توهین آمیز به ادیان، دین اسلام و عقاید و استفاده از کلمات رکیک را گزارش دهید تا حذف شود.
مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

17,017 سوال

27,721 پاسخ

29,298 دیدگاه

2,402 کاربر

سوالات مشابه
1 پاسخ 474 بازدید
1 پاسخ 213 بازدید
1 پاسخ 88 بازدید
1 پاسخ 167 بازدید
1 پاسخ 468 بازدید
1 پاسخ 461 بازدید
2 پاسخ 173 بازدید
سوال شده دسامبر 25, 2017 در زوج درمانی توسط م.ن
0 پاسخ 221 بازدید
...