سلام
مامانم جوری باهام رفتارمیکنه که انگار بچم یا هیچی نمیفهمم.کلا یه جوری رفتار میکنه که انگار من یه بچه کوچولوام که فقط باید بهم غذا بده یا مریض نباشم.وقتی هم ناراحتیمو میبینه بازم مثل یه بچه که مثلا اسباب بازیشو ازش گرفتن بام رفتارمیکنه و اصلا درکم نمیکنه.من همیشه هم تنهام.خواهر وبرادرم ندارم به خاطر همین هرجاهم میخوام برم باید با مامانم برم که همیشه هم مخالفت میکنه.یه بیرون رفتن ساده که بش بگم یه جوری بش سخت میاد که وقتی رفتارشو میبینم از درخواستم پشیمون میشم.باور کنین اگه خودم جایی نرم یا ازش اصللا نخوام که جایی بریم هیچ وقت مامانم نمیگه و درحدی میشه که چند ماه از خونه بیرون نرفتم. ولی دربرابر بقیه اصلا این طوری نیست.کلا ناراحت نشدن بقیه ازمن براش خیلی مهم تره.نمیگم دوسم نداره ولی رفتاراش داغونم کرده.
فکر کنید همیشه نادیده گرفته بشید و طوری باهاتون رفتار کنن که هیچی نمیفهمید،کاری رو نمیتونید خوب انجام بدید.چه حالی پیدامیکنید؟
در حدی که واقعا توی جامعه اصلا اعتماد به نفس ندارم
کلا توی محیطای بیرون و جاهایی که بقیه باشن به سرعت دچار اضطراب میشم ودستام میلرزه.(لرزش دست توی جمع مثلا دانشگاه ،مهمونی مخصوصا وقتی بخوام کاری رو با دستام انجام بدم یه مشکل بزرگ شده برام) خیلیم احساس افسردگی دارم.
چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟
راستی 21 سالمه.