سلام.مامانم میگه زمان ما واسه ازدواج از دختر نظر نمیخواستن زندگی ها مونم بهتر بود طلاقم نگرفتیم خود مامانم همیشه از زندگیش راضی بوده چون بابام دوسش داشته ولی میگه من از بابات بدم میومد و دوسش نداشتم ولی کسی از من نظر نخواست و الانم میگه دوس داره بابامو میخواد بگه علاقه بوجود میاد.میگه الان شما عاشق هم میشین میرین دوروز بعد طلاق میگیرین.فک میکنه چون خودش نظر نداده در مورد ازدواجش منم باید اینجوری باشم و با کسی که خوش صلاح پیدونه ازدواج کنم حتی اگه ازش بدم بیاد.وقتی فک میکنم واسه خودمم سوال میشه که چرا الان که هیچ زور و اجباری رو دختر و پسر نیست برای ازدواج و فرصت اشنایی زیادی هم دارن چرا طلاق اینقدر زیاد شده ولی چطور ممکنه در مورد کسی که اصلا حس نداری بهش علاقه بوجود بیاد؟موندم سر دو راهی