سلام. خسته نباشید
دختری ۳۸ ساله هستم فرزند چهارم خانواده از ۶ فرزند
لیسانس گرافیک رایانه مجرد
شغل حسابدار محل زندگی تهران
مدت ۳ ماهه که با پسری آشنا شدم البته ایشون رو ۴ ساله که میشناسم. حدود یکسال پیش هم غیر مستقیم علاقش رو ابراز کرد من هم بهش علاقمند شده بودم ولی به دلیل کوچکتر بودن توجهی نکردم تا اینکه ایشون مجددا ابراز علاقه کرد ایندفعه موافقت کردم چون مدتی بود دنبال یه شخصی برای دوستی و حتی برقرار کردن رابطه * جنسی بودم چون شدیدا احساس نیاز میکردم ایشون رو انتخاب کردم چون هم بهش علاقه داشتم و هم حس جنسی به ایشون داشتم. ولی یه مشکل بزرگ دارم ایشون وقتی با من قرار میذاره و هم رو میبینیم همه چی خوب پیش میره ولی از فردای دیدار کم پیدا میشه خبری از من نمیگیره تا ۳ الی ۴ روز. من هم وقتی میبینم خبری نمیگیره متقابلا خبری ازش نمیگیرم. تا اینکه هفته گذشته من با میل خودم با ایشون رابطه سکس برقرار کردم ولی ایشون ترسیدن که پرده بکارت من رو از بین ببره. البته خودم هم ترسیده بودم ولی مخالفتی نکردم و یه رابطه بدون دخول انجام دادیم. دقیقا بعد این رابطه ایشون خبری از من نگرفته من خودم پیگیر شدم و ایشون جواب داده. من بابت این موضوع حس خیلی بدی دارم احساس میکنم مثل یه آدم هرزه بهم نگاه کرده خلاصه حال خوبی نسبت به این موضوع ندارم منم دو روزه ازش خبری نگرفتم نمیدونم دقیقا چیکار کنم هم دلم میخواد رابطه پابرجا باشه هم تحمل این رفتار رو ندارم. چون ارتباط کمی با آقایون داشتم شناخت زیادی ازشون ندارم دقیقا نمیدونم تو این مواقع چه رفتاری کنم و چی بگم. تصمیم داشتم حضوری ببینمش و ازش بپرسم علت رفتارهاش رو ولی غرورم اجازه نمیده. شما بگید من چیکار کنم؟