من یه چند وقتیه که از صدای رابطه پدر مادرم کلافه شدم اصن حالم به هم میرزه بهش فکر میکنم یه روز خسته و کوفته و ۲ روز شب نخابی کردن به خاطر امتخان برگشتم خونه که بخابم بیدار شدم صدای مامانو شنیدم از اون موقع بهش فکرم میکنم از شدت حرص و اضطراب میخام بمیرم هرکاریم میکنم نمیتونم خودمو متقاعد کنم یا شب که تازه اسباب کشی کرده بودیم تو اتاق خالی شروع کردن به آه ناله صداشو کل خونه پیچیده بود اون شب دستمو با تیغ بریدم رفتم ببمارستان واقعا میخام مشکلم حل شه خسته شدم به هرکیم پناه میبرم ازش کمک میخام مسخرم میکنه خسته شدم لطفا کمک کنید