دوستم زنگ زد و گفت بیا بریم بیرون. رفتیم، توی ماشین بودیم، داشتیم دور می‌زدیم. یه مدت که گذشت، دستم رو گرفت و گذاشت روی آلتش. من گفتم که پارتنر دارم، دلم نمی‌خواست این کارو کنم، ولی اون آروم دوباره این کارو کرد و باهام معاشقه می‌کرد. من چیزی نگفتم که دستم رو برنداره، اما از ته دلم هم نمی‌خواستم.
بعدش رفت یه جای خلوت، گفت بریم صندلی عقب. من قبول کردم، ولی وقتی داشتیم رابطه می‌کردیم، گفتم بس کن. اما بس نکرد. خشونتی نکرد، ولی متوقف هم نشد.
قبل از این اتفاق، چند بار گفته بودم که من آماده نیستم. ولی اون نمی‌ذاشت درست حرفمو بزنم، فقط معاشقه می‌کرد. توی اون لحظه، نمی‌دونستم چی حس می‌کنم. یه بخشی از من میل داشت، ولی یه بخشی هم حس خوبی نداشت.
الان نمی‌دونم این اتفاق چی بود. آیا تجاوز بود؟ یا منم تقصیر داشتم؟ از ذهنم بیرون نمی‌ره. بیضه چپم هم درد می‌کنه و نمی‌دونم ربطی به اون اتفاق داره یا نه. یه بخش از من نمی‌خواد شکایت کنه، یه بخش دیگه می‌گه شاید باید کاری کنم. فقط نمی‌دونم چیکار کنم.جفت پسر بودیم
