29سالمه از اولین روز همسرم که اومد خواستگاری سرم پشت گوشی داد زد جلو خانوادش اوایل زندگی کتکم میزد فحش میداد بهم موقع ازدواجم پدرش کاری کرد که من جلو خانوادم شرمنده شم به اسم جشن عقد عروسی گرفت برامون خیلی سرزنش شنیدم از خانوادم و به خاطر رفتار همسرم و پدرش کلی جبهه گرفتم جلو خانوادم بعد چند ماه متوجه شدم همسرم از طریق اسمس با اقوام من درارتباطه مثل به خواهرزادم دختر خالم همکارم ابراز علاقه میکرد منم میگفتم این اسمسا از طرف من بوده چند سالیه بعد سرکار کلا تو گوشیه انگار اعتیاد پیدا کرده چند سری هکش کردم تلگرامشو و چتای مبتذل ازش دیدم به هیچ کی هیچی نگفتم و گفت پشیمونه الانم میره شرط بندی انلاین و پولاشو میبازه یه چهار ماهی بیکارشدم همسرم فقط میگه برو خونه مادرت و هرسری ازش میخوام منو مسافرت ببره یا حتی تا خیابون امتناع میکنه هیچ وقت بهم ابراز علاقه نمیکنه گاهی حتی منو با دست پس میزنه دارم عذاب میکشم احساس افسردگی میکنم همیشه ازم ایراد میگیره کاملا مثل معتادا یه گوشه افتاده و پولشو هدر میده و منم دارم نگاه میکنم و کاری ازدستم بر نمیاد نمیدونم چکار کنم؟:خانواده شونم میگن پسرشون خوبه و هیچ نصیختیش نمیکنن حتی خانوادش سالی یک بارم باهاش تماس نمیگیرن تا بدونن دردمون چیه