من بهش شك كرده بودم وتعقيبش كردم و ديدم تو ي خونه كليد انداخت و رفت داخل و اونجا بود كه فهميدم حدودا يك ماه پيش بود،من٢٨ و همسرم٣٢ سال،اصلا مشكلي نداشتيم و به هم علاقه زيادي داشتيم بخصوص من كه عاشق همسرم بودم و اصلا هيچ چيزي براش كم نذاشتم خودش هم ميگه تو بهتريني من اشتباه كردم وقتي دليلش رو ميپرسم چون ما بچه دار نميشيم و مشكل از همسرم هست ميگه فقط بخاطر بچه اون زن بوده و اون منو بابا صدا ميكنه،براي اون زن تو شهرمون خونه گرفته هر روز ازش ميپرسم رفته ميگه نه چند روز ديگه ميزه،از نظر مالي هم خيلي بهم ميرسه من ميگم من خودتو ميخاستم نميخاد مالي جبران كني،اين روزا خيلي ابراز علاقه ميكنه ولي خيلي نگرانم كه باز با اون زن حداقل بخاطر بچه ش در ارتباط باشه،ميگه هر وقت رفت با هم ميريم و اون خونه رو كه خالي شده بهت نشون ميدم