سلام.من و همسرم عاشق هم بودیم و به سختی بهم رسیدیم .شوهرم اوایل ازدواج خوب بود اما من چه در تنهایی چه جلو خانوادش حقیرش میکردم شوهرم خیلی بی مسعولیت بود نسبت به کارو زندگی و خرجای خونه و من باید جور اون رو میکشیدم یا قرض میکردم یا کار و این باعث شد ازش متنفر بشم .و همین باعث شده مثل خواهر و برادر زندگی کنیم شوهرم همش سرش تو گوشیه تا نصف شب تا ظهرم میخوابه و شبم که خونه میاد باز سرش تو گوشی و متوجه شدم به زنی ابراز علاقه کرده در تلگرام وقتی هم کهکه رو در رو کردم بهم دیونه گفت و میگه ببین مشکل از تو .کل مشکل زندگی رو از من میدونه که عوض شدم و باب طبعش نیستم اما خودش نباید درست بشه.همش تو خونه داد میزنه منو عصبی کرده و افسرده الکی گریه میکنم دیگه اون دختر پر شور و با هدفم نیستم .تا الان به خاطر دخترم موندم اما دیگه برام سخت شده همش میگم درست میشه بدتر میشه که درست نمیشه شما کمکم کنید هر کاری کردم زندگی خوب بشه اما بی فایده بود چون اون نخواست