سلام خسته نباشید من 22سالمه شیش ماه پیش با یه پسر25ساله اشنا شدم تو اینستاگرام و متوجه شدم هم دانشگاهیمه ما باهم دوست شدیم فرداش زنگ زد و خواست منو ببینه منم قبول کردم
بعد یک ماه مادرامون باخبر شدن .مادر اون اومد دیدن من و مادر منم رفت دیدن اون و رابطه ما خیلی خوب و عاشقانه پیش میرفت تا قبل از عید98بعد از عید نمیدونم چیشد ولی کم کم اون خود واقعیشو نشون داد و کارایی کرد که من خوشم نمیاد و وقتی هم بهش میگم میگه تو خیلی حساسی خیلی غیرتی هستی و تو مجازی خیلی دعوامون میشه ولی از نزدیک نه الان من یجوری شدم وقتی بهش نگاه میکنم میبینم هیچ کدوم از شرایط ازدواجو نداره و خیلی طول میکشه تا شرایطش خوب بشه و اینکه از همون اول گفت دوسدارع منو ببوسه و من بعد شیش ماه الان تازه این اومده تو فکرم که من اشتباه کردم و نباید کاری انجام میدادم باهاش و الان خیلی دوسش دارم و از طرفی هم نگرانم که عمرمو براش بزارم اخر سر اونم بزاره بره چون هنوز نمیتونه ازدواج کنه خیلی تو شک و تردیدم نمیدونم باید چیکار کنم