سلام من و آقایی از 3 سال پیش در ارتباطیم من ۲۳ ایشون ۲۵ ساله مشکل ابنجاست که ایشون تا الان وقت خودشون ذوصرف کار های تحقیقاتی کردن و درامدی ندارن حدود ۱ سال هست که هدف از رابطه ازدواج شده و ایشون نه شرایط رودارن نه اینکه شروع به کار موقت میکنن تا اون کار تحقیقاتی نتیجه بده تنها کاری که کردن به مادرش گفته اون هم به اصرار من بود حتی از این بی تفاوتیشون دلسرد شدم و هر بار فکر به هم ردن تو ذهن منه این شرایط برای من بسیار سخت شده و از اونجایی که مادر من هم در جریانن انتظار حرکتی از ایشون دارن خود من هم دیگه خسته شدم از این وضعیت ایشون معتقده خوب داره پیش میره و کار ما همش شده دعوا ممنون میشم راهنمایی کنید