با این سبک که اینقدر تنها واین شکلی چندتایی بودن که هیچوقت صمیمی نشدم بودن که تموم شده رابطه دارم ووقتی با او هستم احساس بدی ندارم ققط احساس می کنم من چرا دوستان شادتر وموقق تری ندارم واگر ادامه ندهم مشکل خاصی نخواهد بود وبه این هم فکر کردم نجاتش بدهم وبه اینم فکر کردم چرا من چرا همه کارا رو من باید انجام بدم به من چه درچه وضعی هستش،دوستان صمیمی من خیلی کم یک دوتاسه تا نهایتا که رابطه با آن ها ندارم چون ازدواج کردن و کلا دوست زیاد ندارم اگرم باشه من در محیط دانشگاه بوده ورفت وآمد خیر نداشتم