سلام . شوهر من ۱۴ سال ازم بزرگتره . ناخواسته سال اول ازدواج باردار شدم و یه پسر ۱ سال و نیمه دارم . شوهرم ب شدت عصبی پرخاشگر دروغگو و بی ادبه و برخلاف دوران عقد کع میگعت احساساتی ام الان نیست اصلا نگاهم نمیکنه جفتم نمیخوابه حرف مشترکی نداریم که بزنیم . من خیلی تلاش کردم که محبتش رو جلب کنم ولی نشد و من کم کم سرد شدم . در حدی که عشقم به نفرت تبدیل شد و الان چشم دیدنشو ندارم و احساس بدبختی میکنم . و اون میدونه من ناراحتم ازین وضع ولی میگه من خوبم تو خودتو درست کن و خیلی حق به جانبه . قرص ضدافسردگی میخوره و حرکاتش گاهی نرمال نیست من میترسم باهاش حرف بزنم حتی . بهم گفته فقط بخاطر بچه باهمیم و من نمیدونم تا کی باید تحمل کنم . طلاق هم نمیده چون شکاکه و میترسه من ازدواج کنم