سلام وقتتون بخیر
من عاشقانه یک دختر رو میخوام
مادرش بخاطر اینکه ما رو از هم دور کنه انتقالی گرفته رفته تهران ، گوشی دخترش رو یک ماهی هست گرفته و توی خونه زندانیش کرده توی یک اتاق ، دختر رو اجبار کرده ،مادر دختر طبق وصیتی که خاله دختر قبل از مرگش کرده گفته وقتی مردم میخوام پسرم با دخترت ازدواج کنه
اما اون دختر هیچ علاقه ای به پسر خالش نداره اونم عاشق منه ما همدیگرو میخوایم
از پسر خالش خوشش نمیاد الان یک ماهی هست که گوشی دختر دست مادرش هست و دختر رو توی خونه زندانی کرده تحت فشار گذاشتش که باید حتما با پسر خالت ازدواج کنی الان یک ماهی هست از همدیگه بی خبریم
دنبال یک راه هستم بتونیم از طریق قانونی پیداش کنم این خیلی عذابم میده نمی دونم الان کجاس حالش چطوره،ما عاشق همدیگه هستیم ،از شما میخوام نظرتون رو راجب همچین مادری بدین، و یک راه پیش روی من بذارید که از چه طریقی میشه من بهش برسم؟
یک بار اوایل که تازه گوشیش رو گرفته بود مادرش تا مادرش نبود یواشکی گوشیش رو برداشته بود از گوشیش پیام داد به من ازم کمک خواست بهم گفت کمکم کن من نمی خوام اینجا باشم
بعد از اون پیام دیگه هیچ خبری ازش نشد.
در اصل این دختر جریان داره اینا مادرش نیستن یه پسر که گیرش میاد بعدش دکتر بهش میگه دیگه نمی تونی بار دار بشی میرن تهران این دختر رو از پرورشگاه میارن
مادر واقعیش فوت کرده بعد از فوت مادرش پدر واقعیش گذاشتش پرورشگاه خودش رفته کانادا،
اینا از پرورشگاه آوردنش دختر متولد ۷۴ تازه ۱۸ سالگی فهمیده اینا پدر مادر واقعیش نیستن دست به خودکشی میزنه میخواسته توی حمام خودش رو خفه کنه که برادرش نجاتش میده