عاشق دختری شدم که سال ها رفت و آمد فامیلی داشتیم،به پدر و مادرم گفتم اول قبول نکردن ولی بعدها موافقت کردند و رفتند خواستگاری...الان دو سال هست که عقد کردیم،از اول زندگیم پدر و مادرم به زنم بی احترامی میکردند و هر چی دهنشون بود بارش میکردن بدون اینکه زنم ذره ای بهشون بی احترامی کنه،همیشه منو کوک میکردن تا به زنم سخت بگیرم و اذیتش کنم،بعدش بهم می گفتن چون تو رو دوست داریم اینارو میگیم،خلاصه هر هفته پیام های توهین آمیز به همسرم میدادن و من هر چقدر بهشون می گفتم چرا اینجوری میکنید و طرفداری زنم رو میکردم شروع میکردن به نفرین کردن های وحشتناک،در حالی که نه من و نه زنم ذره ای بهشون بدی کرده باشیم...انقدر زنم رو اذیت کردن که داشت تا مرحله طلاق پیش میرفت،چند مرتبه هم راهی بیمارستان شد به خاطر توهین های خانواده ام..حدود ده مورد اول که این قضیه پیش اومد به زنم گفتم عیبی نداره تو احترام حفظ کن ولی فایده ای نداشت و این توهین ها پایان نداشت...الانم همش نفرینم میکنن میگن تو پسر ما نیستی دیگه نیا خونه ما...نمیدونم چرا اینجوری میکنن...ممنون میشم راهنمایی کنید...