یک ساله باهم دوستیم و قصد ازدواج، تا چند ماه پیش هرازگاهی از فانتزیای جنسی میگفت و میدید من عصبی میشم دیگه نمیگفت،اما نزدیک سه چهار ماهی میشه ک علاقه * من نسبت بهش بیشتر شده و اون فهمیده ک من رفتنی نیستم واسه همین خیلی روک میگه بعد ازدواج باید حتما رابطه سه نفره داشته باشیم و یه دختره دیگه جور کنیم بیاریم،میگه من از همه دخترا خوشم میاد! ولی عاشق زننم! من خیلی اذیت شدم سر این موضوع بارها بحث کردیم و اون قاطعانه گفت من همینم ک هستم و میخای بخواه و از این حرفا... البته رابطه * سه نفره با یه پسر دیگه هم میخاد که من قبول کردم اما دختر بخاد بیاره حسودیم میشه. از یه طرف اخلاقش خوبه و پسر خوبیه و دلم نمیخاد از دستش بدم چون واسه خوشحالیم تلاش میکنه و بهم میگه من یه زندگی عاشقانه و آروم برات فراهم میکنم توهم همه خوشیهای دنیارو برام بخواه
من اینقد حساس شدم ک هر دختریو میبینم خوبه یاد این میفتم ک دوست پسرم از این خوشش میاد!
بیرون میریم هی تیکه میندازه بهم دخترا رو دید میزنه بهم با خنده میگه این خوبه ها...
نمیدونم چیکار کنم، میترسم بعد ازدواج پشیمون شم،خیلی فکرم درگیره
آیا ارزششو داره من باهاش ادامه بدم و پا به پاش بیام؟
در ضمن جدایی برام خیلی سخته، حدود سه ماه کات کرده بودیم و خیلی اذیت شده بودم همش غصه میخوردم
بهش گفتم نمیتونم عشقمو با کسی شریک بشم بهم میگه با کسی شریک نمیشی، فقط خودم و خودت، اونا فقط گذری ان
لطفا راهنمایی کنین