من دختری ۲۹ ساله هستم با تحصیلات بالا از خانواده ای متدین و شریف،پاک زندگی کردم و شرایطم برا ازدواج مناسب هست ولی متاسفانه به دلیل کم بودن اطرافیان و شایدم نبود شانس و اقبال خواستگار زیادی تا حالا نداشتم اون چند نفری هم که بودن معیار های مورد نظر منو نداشتن من به دنبال همسری مومن، پاک و با اخلاق ام که کم پیدا میشه در این دوره و زمانه،چند سال پیش مادرم به بیماری سختی مبتلا شد و خیلی زجر کشیدیم الحمد لله حالش خوب شد ولی ترس از برگشت بیماری همیشه با ماست خلاصه خیلی درد ها و رنج های زیادی تو زندگی کشیدم سالهاست دارم به درگاه خداوند دعا و استغاثه میکنم تا نجات مون بده از رنج و عذاب سالهاست ازش میخوام همسری مناسب و شایسته سر راهم قرار بده ولی متاسفانه دعاهام مستجاب نمیشه من تمام سختی ها رو به امید فرج و گشایش تحمل کردم من خیلی صبر کردم خیلی دعا و نذر و نیاز کردم به ائمه معصومین علیهم السلام متوسل شدم ولی نمیدونم چرا دعاهای من به اجابت نمیرسه؟دیگه واقعا صبرم سر اومده همه دوستام همکلاسی هام دور و بری هام به جز سه چهار نفر همه سر و سامان گرفتن من واقعا خسته شدم دلسرد شدم و دارم ناامید میشم چند وقت پیش با پسری اتفاقی آشنا شدم که تمام معیار های منو داشت خیلی خوشحال بودم و چون تو ماه محرم سر راهم قرار گرفت فکر کردم امام حسین بهم عنایت کرده ولی به دلیل دور بودن شهر هامون خانواده اش مخالفت کردن چون من نمی تونستم برم شهر اون و اونم همین طور باهام خداحافظی کرد در حالیکه خیلی ذوق داشت و مدام میگفت حس میکنه من قسمتش هستم ظاهرا مادر و خواهرش خیلی بهش مسلط بودن و براش تصمیم میگرفتن و اونم نتونسته بهشون نه بگه از وقتی اون رفته حال من بدتر شده واقعا حق دختری که تو این زمونه و این جامعه پر گناه تا این حد پاک و عفیف زندگی کرده این نبود من از خدا خیلی دلگیرم،راه های مختلفی مثل حضور در مجالس زنانه و مساجد و آراسته ظاهر شدن و همه اینا رو امتحان کردم ولی متاسفانه فایده ای نداشته الان دیگه مادرا برا پسرشون همسر انتخاب نمیکنند اکثرا خود پسر هست که انتخاب میکنه،به معنای واقعی هیچ راهی برای ازدواج من وجود نداره
