عرض سلام وخسته نباشید
ببخشید که مزاحم وقتتون شدم
من خانمی چهل وچهارساله هستم دوتا فرزند دارم یکی بیست دو ساله ودیگری دوازده ساله
همسرم از حانبازان جنگ هست
مردی بسیار احساسی ومتاسفانه ساده دل
از نظر کار وبازیابی خیلی موفق هست ولی از نظر اینکه بتونه اطرافیان را ارزیابی کنه وبتونه در رابطه های اجتماعی ادمها را دسته بندی کنه خیلی ساده وبدون هیچ برنامه وچهار چوبی رفتار میکنه
ببخشبد چشم خیلی خلاصه براتون توضیح میدم
برادر همسرم متاسفانه خیلی با حقه بازی وسیاست بدون سرمایه ده ساله که درکنار همسرم وبا سرمایه شوهرم کارمیکنه وما جوئ حقوق جانبازی داشتیم حدودا ماهی دو میلیون متاسفانه هرچی شوهرم کار میکنه ما از درامد وسود کارش خبری نداریم جون برادرش با فن بیان وزبون بازی نمیزاره همسرم با ما رو راست باشه هر وقت هم اعتراض میکنم اخر کار به دعوا ختم میشه جطور میتونم به همسرم حالی کنم که برادرش را کنار بزاره ومن را دوست خودش بدونه بارها وبارها با خوشرویی با قهر با دعوا هرجوری که فکر گنید خواستم حالیش کنم که طرفت حلال وحرام نمکنه وداره خق بچه ها را برمیداره اون میگه من هر وقت خواستم جدا بشم پولم را از برادرم میگیرم
به خدا مشکلم پول نیست مشکلم اینه که حتی برادری که خیانت درامانت میکنه نباید شریک کاری وفکری مردی باشه که خیلی متعهد هست
شوهر بسیار عاطفی ودلسوز هست منم واقعا درکنارش بودم وهستم حتی اگه پول هم نداشته باشه