سلام . من دختری ۳۰ساله هستم. لیسانس و شاغل. دختری کاملا مستقل. علی رغم اینکه محل زندگی من سطح فکری کمی پایین دارند من برای کار به مرکز شهر با خودروی شخصی هر روز در رفت و امد هستم. نه اینکه خانواده پول داری باشیم ..نه. از نظر اقتصادی در سطح خیلی معمولی هستیم. ولی من ۶سال هست شاغلم و دوست دارم پولدار باشم.پدرم در قید حیاط نیست. دارای دو خاهر و دو برادر. من دختر وسط هستم .خاهر بزرگتر و کوچکتر از من ازدواج کرده اند.و برادرانم مجرد هستند و مادرم یکم دچار بیماریست. من خاستگار داشتم ولی هیچکدام از نظر شغل و تحصیلات در سطح من نبودن و رد کردم. هر چه سنم بالاتر میرود ب معیارام بیشتر پافشاری میکنم. ولی همیشه سنم را به رخم میکشند و برای ازدواجم اصرار میکنند. که اصلا باب میلم نیست حس میکنم ازدواجم زوری و بدون میلم پیش می رود. باید روی معیارهایم چشم پوشی کنم؟چون سنم بالا هست باید برخلاف میلم انتخاب کنم؟من دوست دارم تحصیلات همسرم در سطح خودم باشد. شغلش در حد مطلوب باشد.آیا توقعم زیاد است؟لطفا راهنماییم کنید واقعا من سختگیرم؟جدیدا خاستگار دیپلم و کارگر است ولی چون از فامیل است و پسر خوبی است خانواده ب من اصرار میکنند که قبول کنم. ولی انگار دلم نمیخاد.ممنون میشم راهنماییم کنید