سلام.۹ سال پیش از همسرم جدا شدم و عین همین نه سال منتظر فرد با ایمانی هستم که ایمان خودم رو نگه دارم ولی هیچ خواستگاری تا بحال نداشتم.نه سال که افسرده ام و روز به روز شدیدتر میشه.پیش خدا به ضجه زدم افتادم که نجاتم بده ولی هیچ نور امید ندیدم هیچوقت.توی این نه سال سرمو به همه کار بند کردم که یه مقدار حواسم از موضوع ازدواج پرت بشه اما نشد که نشد .حتی رفتم دانشگاه درس خوندم مدرک گرفتم در رابطه با مدرکم کار کردم و الان هم کم و بیش فعالم.کارهای هنری انجام میدم ورزش میکنم ولی متاسفانه این ناامیدی بشدت مثل غده همه وجودم رو توی این نه سال گرفته.دیگه خسته شدم احساس میکنم هیچ کس دوستم نداره خودکشی هم نمیتونم بکنم چون گناهه.نمیدونم چه کنم نمیدونم.ادمی هم هستم که اگه گناهی کنم شب و روز توبه و استغفار و اشک میریزم ولی اینگار خدا فقط نشسته از اب شدنم لذت میبره.بگید چه کنم هیچ نصیحتی دیگه نمیتونه ارومم کنه