سلام
من يه دوست صميمي دارم كه بتازگي با يه عده از اقوام همسرم كه من بنادلايلي ازشون خوشم نمياد ارتباط صميمانه برقرار كرده من به اين بعد قضيه كاري ندارم چون هركسي خودش دايره افراديو ك باهاشون ارتباط داره رو مشخص ميكنه اما مشكلي كه هست اينه كه چندبار حرفايي كه از جانب اونا درمورد من و خانواده همسرم بوده رو به من گفته با وجود اينكه ميدونسته من از دونستن اون حرف ناراحت ميشم اما به اسم اينكه باهام صادقه حرفو بهم منتقل كرده و باعث شده من ناراحت شم خصوصا يه موضوعي پيش اومده بود كه من به شدت ناراحت بودم و با حرفايي ك از طرف اونا واسم آورد تا مدت خيلي زيادي افكار منو بهم ريخت
و اينكه كلا سبك زندگيه اقوام همسرم با ما فرق داره و مدام ميخواد بگه ك از نظر اونا ما سطحمون پايينه، اقوام همسرم وضعيت ماليه بالايي دارن و دوستم يجورايي افتخار ميكنه ك باهاشون صميميه
من تو ارتباطمون بارها و بارها چيزهايي كه ميدونستم كمكي به دوستم نميكنه و فقط باعث ناراحتيش ميشه رو ازش پنهان كردم
مدتيه كه به قطع ارتباط با دوستم فك ميكنم اما ميگم شايد ب حق نباشه و اين نمك نشناسي باشه ميگم شايد منظوري نداره و افكار من مشكل داره و برداشت من از رفتار اون اشتباهه