مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

چیکار کنم خانوادم به اندازه بقیه منو دوست داشته باشن؟

8,044 بازدید
سوال شده Mar 1, 2020 در مشاوره رایگان فردی توسط Tara
راستش من الان ۲۹ سالمه و مجردم. خیلی راحت نمیتونم به کسی علاقمند شم و یا ابراز علاقه کنم. من خانوادمو دوس دارم ولی از وقتی بچه بودم تا الان کاملا متوجه تفاوت رفتاری اعضای خانوادم میشم. فرق نمیکنه والدینم باشه یا خواهرا و برادرم ولی همشون منو نسبت به بقیه اعضای خانواده کمتر دوس دارن. نمیدونم چرا بارها ازشون پرسیدم خودشون هم نمیدونن فقط حسشون ابنجوریه درصورتی که من همشونو دوس دارم. فکر نکنید این احساس خودمه بلکه بقیه تایید کردن این حرفمو و خودشون هم نمیدونستن چرا منو کمتر دوست دارن. خیلی تلاش کردم بتونم جوری با هر کدوم رفتار کنم که دوسم داشته باشن ولی نشد، نمیشه. آدم کم اعتماد بنفسی نیستم اتفاقا خیلی هم اعتماد بنفس دارم و توی هر زمان تحصیلم هم آدم باهوشی بودم و همیشه جزو برترینا حتی توی دانشگاه. از نظر رفتاری هم هیچوقت دست از پا خطا نکردم و حتی هیچ کار مخفی از خانوادم انجام ندادم. چهره و ظاهر خوبی هم دارم. آدم افسرده و حالگیری هم نیستم اتفاقا توی خانواده خیلی سعی میکنم جورو شاد نگه دارم و بخندونمشون. تنها مشکلم اینه بخاطر ضعف بدنی که از بچگیداشتم خیلی میخوابم و اینم دست من نیست حتی با دکتر رفتن هم خوب نشد. شاید بپرسین مگه خانواده ت چیکار میکنن که میگی کمتر دوست دارن؟؟ خب راستش از وقتی بچه بودم (من بچه یکی مونده به آخرم و کلا ۶ تا بچه هستیم. ۱ پسر و ۵ دختر. من دخترم) چه با خوهرام چه با بقیه بچه های فامیل اگه بحث و دعوایی پیش میومد چه مقصر من باشم چه نباشم بازم مقصر من بودم. فرقی نمیکرد من کوچکتر بودم یا بزرگتر دعوا. همیشه نسبت به خواهرام پول کمتری بهم میدن. طوری که با وجودی وضعمون خوبه ولی مجبور بودم چه مدرسه چه توی دانشگاه کارای پاره وقت کنم که خودم پول دربیارم. شاید فکر کنید خرجم زیاده ولی در واقع من کم خرجترین عضو خانواده ام. فقط وسایل ضروریمو میگیرم. طوری که دوست صمیمیم وقتی اتفاقی فهمید چقد پول تو جیبی میگیرم کاملا هنگ کرده بود که چطور با این پول یه ماهو میگذرونم. بخاطر همین از تفریحات با دوستام همیشه انصراف میدادم و یه بهونه میاوردم یا سعی میکردم وسایلی بگیرم که بدونم مدت زیادی عمر میکنن. حتی وقتی همه گوشی داشتن من حتی نمیدونستم چطور از گوشی استفاده میشه و کم کم پول جمع کردم تا تونستم بخرم. از طلا جواهرات فقط یه گوشواره دارم که اونم که خودم پول جمع کردم و یه مقدار هم خواهرم بهم داد. همیشه دوس داشتم یه گردنبند کوچولو داشته باشم از اول ابتدایی بابام بهم گفت اگه شاگرد اول شم برام میخره تا فوق لیسانس شاگرد اول شدم ولی هیچوقت برام نخرید. توی دانشگاه چه لیسانس چه ارشد وام میگرفتم تا بتونم خرج دانشگامو بدم. خداروشکر دانشگاه دولتی بودم و روزانه و وام ها کفاف خرید لبتاب و کتابارو میداد. برای پرداخت وام هم پروژه های آزمایشگاهی برای بچه های ارشد و دکتری انجام میدام و پول میگرفتم بخاطر همین سالهای ارشد هرشب (بدون تعطیلی) تا ساعت ۱۱ شب میموندم آزمایشگاه حتی اکثرا در طول روز یه وعده غذا میخوردم چون وقت نداشتم. با وجود همه * تلاشایی کردم که خانوادم بهم افتخار کنن و حتی نسبت به بقیه شاید یجاهایی هم سر بودم و بر خلاف بقیه همه هزینه هامو خودم میدادم ولی هیچوقت نتونستم بشم مورد علاقشون. حتی بابام خیلی وقتا تیکه بارم میکنه وقتی ازش میپرسم چرا خودشم نمیدونه چی باید جواب بده. یه مدت کوتاه ازشون ناراحت میشم ولی بعدش میگم بی خیال و باهاشون خوب میشم ولی یه مدت بعد شدت تفاوتا طوری میشه که بازم درهم میشکنم و چن روز طول میکشه دوباره خوب شم. دارم همه * تلاشمو میکنم به زندگی شاد و سالم ادامه بدم ولی از بس تو خودم ریختم و دچار استرس شدم از ۱۹ سالگی موهام اکثرا سفید شده. ضعف اعصاب پیدا کردم و گاهی اوقات دستام لرزش دارن. الان بیش از ده ساله معده ام عصبی شده و دکتر گفته باید مراقب باشم. حدودا یساله هم بخاطر استرس ترکیبات هورمونی بدنم بهم ریخته و هر چی دارو مصرف میکنم خوب نمیشم. دوست نداشتم هیچوقت حتی اگه مریض باشم خودمو مریض نشون بدم و انتظار دلسوزی از کسی داشته باشم البته چند بار که گفتم مریضم و رفتم دکتر، زیاد توجهه نکردن بخاطر همین بیخیال شدم بگم بهشون. خودم هزینه همه دکتر رفتنامو میدم حتی هزینه های سنگین دندون پزشکیمو. کار ثابت ندارم حتی نمیپرسن از کجا میارم هزینه میکنم. خودشون میدونن توی خانواده از لحاظ عصبی بیشتر از همه تحت فشارم ولی سر هر چیزی میپرن بهم که اعصاب بقیه رو خراب نکن اونا حساسن تو کوتاه بیا چیزی نگو. در صورتی میدونن دکتر بارها گفته حتی به خودشون که حواسشون به آرامش من باشه. نمیدونم چرا با وجودی من خیلی دوسشون دارم اونا سعی نمیکنن حتی در ظاهر نشون بدن که منم به اندازه بقیه براشون مهمم. خوشم نمیاد گریه کنم جلوشون و خودمو ضعیف نشون بدم. متهمم میکنن به اشک تمساح بخاطر همین همه بغضامو تو گلوم نگه میدارم و همیشه خدا گلودرد دارم. فقط لطفا همه اینارو نوشتم که کمکم کنید چیکار کنم که منم براشون دوسداشتنی بشم به اندازه بقیه. نگین بی تفاوت باش چراکه با وجودی ظاهرم نشون میده بی تفاوته ولی از درون عذاب میکشم. دست خودم نیست واقعا دوس دارم که منم به اندازه بقیه دوس داشته باشن هر کاریم کردم نتونستم باهاش کنار بیام. لطفا راهنماییم کنید اهل دوست پسر اینا یا اینکه با دوستی خارج از خانواده محبتمو جبران کنم یا حتی اینکه بخوام بدون علاقه با کسی ازدواج کنم هم نیستم. من فقط میخوام پدر و مادرم و خواهرا و برادرم منو به اندازه بقیه دوس داشته باشن و حس کنم این دوس داشتنو. وقتی غصه دار میشم که چرا دوسم ندارن همشون باهام سرسنگین میشن که این رفتارای احمقانه چیه و تو مشکل داری و نمیتونی بقیه رو وادار کنی که دوست داشته باشن. خودمم میدونم که دوس داشته اجباری نیست ولی مگه اعضای خانواده بدون دلیل همو دوس ندارن. خانواده با همه فرق میکنه مگه نه؟؟ پس چطور من همشونو یه اندازه دوس دارم؟؟
دارای دیدگاه ژان 19, 2023 توسط علی
سلام من 10سالم هست و خواهر برادر دارم مامانم به برادر کوچیک تر تز خودم خیلی توجه میکنه ولی به من نه من ناراحت هستم لطفا کمک کنید
7 پاسخ
پاسخ داده شده Mar 2, 2020 توسط zahra.dehghan2 حرفه ای (22,700 امتیاز)
سلام به شما دوست عزیز

احساساتی که شما تجربه می کنید قابل احترام می باشد و به همین دلیل ممکن است با داشتن شرایط مناسب نتوانید وارد حیطه ازدواج شوید چون اطمینانی کافی برای احساسات و دوست داشتنی بودن برای شما وجود ندارد .

درست یا غلط بودن این مسیر مد نظر نمی باشد حتی اگر عوامل بیرون تایید کند که خانواده شما را دوست دارند بازهم موضوعی که اهمیت دارد احساسات شما می باشد که آن را تجربه می کنید به همین دلیل مداوم در مورد آن سوال می کنید که /آیا من دوست داشتنی هستم و پاسخ های بیرونی نمی تواند جواب شما را بدهد چون نیاز است که شما بتوانید به مرحله ای برسید که بدانید شما خودتان را دوست دارید و می توانید دوست داشتن و دوست داشتنی بودن را تجربه کنید و این مرحله با توجه به شرایط روحی شما و علایم بدنی که به نظر می رسد شرایط روحی شما نیز در آن بی تاثیر نبوده است در جلسات روان درمانی مورد بررسی قرار بگیرد و بتوانیم در این زمینه به شما کمک کنیم.

درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-22354790
پاسخ داده شده مارس 30, 2021 توسط اوا
ببین اصلا لازم نیست مهربون باشی
تو هم مثل بقیه پول از شون بگیر
برو با دوستات بیرون یکم بد اخلاق باش
منم مثل تو بودم دیگه صبرم تموم شود بود
بد اخلاق شودم با دوستام میفرتم بیرون پول زیاد خرج میکردم
و از اون جایی که همه * کاره های خونه رو من انجام میدادم
ولی دیگه اصلا این کارو نمی کردم
دارای دیدگاه می 12, 2021 توسط بی نام
حتی امروزا حوصله خودمم ندارم همه کارای خونه رو خودم  میکنم
پاسخ داده شده ژوئیه 17, 2021 توسط بی نام
درکت میکنم خودمم توی همین شرایتم ولی هیچ کاری نمیشه کرد عزیزم توکه همه خرج تو خودت میدی یه خونه اجاره کن برو دور شو از ادم های که حس بد بهت میدن اینا ادما هرچی داشته باشنت نمی‌فهمن چقدر براشون با ارزش بزار از دستت بدن وقتی هم اونا میرن تو فکر هم تو راهت میشه همه هرجا هر کجا اگر کسی بهت حس بدی داد از زندگیت بندازش بیرون ارزششو نداره حتا اگر خانوادت باشه ادم جدید پیدا کن دوستای جدید سعی من عاشق بشی
پاسخ داده شده نوامبر 28, 2021 توسط بی نام
منم مثل تو ام خانوادم اصلا منو دوست ندارن من ۱۳ سالمه و همیشه به من بی محلی میکنن همیشه تیکه بارم میکنن
دارای دیدگاه Mar 31, 2023 توسط زهرا
منم دقیقا همین حسو دارمن یک برادر دارم که هم مامانم و هم بابام اونو دوست دارن مامانم که مشکل اعصاب داره و میره دکتر و بابام هم سنش خیلی بالاعه و ۸۶ سالشه و سکته کرده و نمیتونه راه بره اما با این حال هر دوشون اونو بیشتر از من دوست دارند به من اهمیت نمیدن بهم پول نمیدن خواسته هام رو برآورده نمی کنن واسم پول خرج نمیکنن در حالی که ما ۳ خونه  به مجموع ۱۰ میلیاردی داریم ماشین داریم زمین و باغ داریم اما واسم پول خرج نمیکنن کنن و مثل گدا ها زندگی می کنم مامانم نهار و شام درست نمیکنه و هر روز سیب‌زمینی می خورم به خونه اهمیت نمیده خونه رو تمیز نمی کنه جارو نمی کنه کلا زندگیش رو ول کرده و داداشم رو از چشاش بیشتر دوست داره با اینکه اون از من ۴ سال کوچیک تره و از من خیلی کمتر مامانم رو دوست داره و بهش اهمیت میده و حرفاشو گوش میده من هر کاریم کنم به چشم مامانم نمياد و هر روز من این فرق رو متوجه میشم و هر شب باریه خوابم میبره
پاسخ داده شده ژان 3, 2022 توسط دختر دریا
میدونی دقیقا درکت میکنم ولی تو دنیا خوب ترین هم باشی نمیتونی به چشمشون بیای تمام دنیا تشویقت کنن اون ها بازم دوست ندارن به چشم خودم تجربه کردم که میگم تو دنیا خودت زندگی کن برای زندگی خودت بجنگ و موفق باش چون تو خوب ترین کار دنیا هم انجام بدی در نظر شون بدترینه❤️
پاسخ داده شده Mar 29, 2022 توسط بی نام
منم دقیقا مشکل تورو دارم هرکاری ام بکنم ک منم دوست داشته باشن بدتر میشه که بهتر نمیشه حتی کوچکترین کارامم با انتقاد و تخریب مادرم همراه خیلی خسته شدم افسردگی دارو و ... هم نتیجه نداده
اما مشکل اینجاست که جدیدا محیط بیرونم این طوری شده وبعضی وقتا حس مبکنم دنیا به آخر رسیده راهی جزصدا کردن خدا نمیبینم
پاسخ داده شده مارس 15, 2022 توسط یاسمین
سلام تقریبا 1 سال پدر بزرگم فوت کرد و منو دختر داییم با مادر بزرگم زندگی میکنیم یه بار دختر داییم یه بار من میاییم و مادر بزرگم خیلییی بده با من وقتی مادر و پدرم ازدواج کردن مادر بزرگم با عمم و بقیه خونواده پدرم بد شده و تا الان هم همش بهم فحش میده و بهم میگه تو شبیه عمتی خیلیی بدی وکلی فحش های افتضاح و من الان اینا پیشش اثیر شدم مامانم درکم نمیکنه فقط پدرم اما پدرمم گاهی اوقات درکم نمیکنه سال ها بهم رفای بد میگه منم به خاطر مامانم ساکتم

اعصاب ندارم اعصابم زوووود خورد میشه و نمیدونم چی بگم قاطی پاتی میکنم و زود هم عصبانی میشم دق میکنم گریه میکنم دوس دارم یکی رو بزنم اصلا حس میکنم دیوونه شدم نمیدونم چیکار کنم فقط بهم کمک کنین

منو دختر داییم هم خیلی دعوا میکنیم تازه هم داشتیم دعوا میکردیم خسته شدم از این وضعم علاقم به درس کم شد
دارای دیدگاه Mar 9, 2023 توسط بی نام
منم مثل همه شما علم کسی دوسم نداره
به مشاوره آنلاین روانشناسی خوش آمدید، مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران و مشاوران مجرب و منتخب کانون مشاوران. مطالب با مضامین توهین آمیز به ادیان، دین اسلام و عقاید و استفاده از کلمات رکیک را گزارش دهید تا حذف شود.
مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

17,193 سوال

28,398 پاسخ

29,772 دیدگاه

2,359 کاربر

سوالات مشابه
1 پاسخ 104 بازدید
2 پاسخ 728 بازدید
...