سلام خسته نباشید. من ۳۳ ساله هستم. دو سال پیش آقا پسری به خواستگاری من آمدند که مدیر دارالقران هستند. ایشان سه جزء از قرآن هم حفظ هستند. و مربی حفظ قرآن در سطح عالی هستند به صورتی که دانش آموزانش مقام های کشوری هم کسب کردند. ایشان زمانی که به خواستگاری من آمدند خیلی مذهبی بودند و هم نشان می دادند نماز قضا نداشتند اهل نماز اول وقت، گاهی نماز شب و .... هم بودند اما به یکباره و بعد ازدواج کم کم نمازشان ترک شده است و اصلا نماز نمی خوانند. البته این عادت به نماز نخواندن به خاطر جنب شدن بعد ازدواج و این که زیاد حوصله حمام رفتن نداشتند به وجود آمده. قابل ذکر است که من یک دختر مذهبی و معتقدی هستم و تا جایی که در توانم هست واجبات مذهبی ام ترک نخواهد شد و نشده است. در مورد ایشان هم هر چه به زبان خوش ایشان را امر به معروف می کنم و نهی از منکر می نمایم هیچ فایده ندارد. حتی بچه دار نشدنم هم به این قضیه ربط داده ام فایده ندارد. الان که بعد از دو سال و کلی نذر بچه دار شده ام باز هم گفته ام هر بلایی سر بچه ام بیاید تقصیر تو و نماز نخواندن تو هست. می گوید می خوانم ولی باز هم اهمیت نمی دهد. آیا بااو سخت برخورد کرده و دعوا کنم ؟ آیا در این زمینه چیزی بر گردن من هست؟ لازم به ذکر است که خانواده ایشان هم پر جمعیت هستند و به جز دو نفر از خانواده شأن بقیه نماز نمی خوانند به خاطر همین نظر رحمت خدا هم از خانواده اش برگشته و مشکلات زیادی دارند که البته علت آن را اوضاع بد اقتصادی مملکت می دانند که از نظر من دلیلش همان نمازنخوانندنشان هست.