چند صد باره ترک کردم و دوباره مصرف.محله کارم بسیار مهم و امنیتی است.داخل اداره پلیس دستبند زنان بردنم.پدرم شنید دوباره سکته کرد.زنم با خودش در گیره.احساس گناه از رفتن و ترک م میکند.حتی هیچکس نیومد برام تو این شهر غربت با رییس هام صحبت کنه و بهم مهلت بدن.همه حرفی اطرافیان دیگه بهم میزنن.رتبه برتر کنکور سراسری و ارشد بودم.اعتیاد از من یه موحود کثیف ساخته.جرات ترک ندارم اما برا خودکشی نه.فقط میگم یک درصد شاید اون مادره بیچارم غصه بخوره.رگ دستمو میخام بزتم.بی صرا و درد
