با عرض سلام و خسته نباشید
خیلی خلاصه بگم و سرتون رو درد نیارم
من پسری ۲۶ ساله ک ۶ سال پیش با دختری (همشریم)از طریق فضای مجازی با هم اشنا شدیم تا ۵ سال هر چی ک بگی بین ما گذشت و چیزی ک زیاد بود بحث در مورد اینده و ازدواج..
خلاصه بگم ک هر چی ما گفتیم این راه درسته
این راه زندگیه
این راه رسیدن ب خداس
ولی میگفت دوست دارم این راه رو ولی خانوادم نمیزاره
ازدواج کنیم دیگه اختیارم میوفته دست تو دیگه هر جور ک بخوای میشم
منم ک در رابطه با ازدواج ۲ دل بودم * دل میگفت برو بگیرش * دل میگفت ن ب دردت نمیخوره
خلاصه با * سری قول و قرار و شرایط گرفتمش
ولی الان بعد ۱ و چند ماه اون دختر نبود ک من میخواستم
یعنی * جورایی حرف حرف خودشه و نمیخواد اونی باشه ک با هم شرط کردیم و حرف زدیم و مستقیم هم نزده زیر حرفاش
فقط داره مقاومت میکنه
دیگه نمیدونم چیش کنم !!!
از آبروم هم میترسم و نمیتونم حرف طلاق رو بزنم
از این طرف هم نمیدونم با زندگیم چی کنم!!
بنظرتون چی کنم
؟؟؟؟؟؟