با عرض سلام و خسته نباشید.من پسری هستم ۲۳ساله اهل نماز و قرآن و روضه و پایبند به دروغ نگفتن و خیانت نکردن در رابطه.تا حالا به صورت حقیقی با جنس مخالف رفیق نبودم فقط یکی رو میخواستم که نشد و چندتایی دوست دختر(اجتماعی) مجازی داشتم..الان سه ماه شده که من با دختر عمم که ۸ سال متاهل هست و سه تا بچه داره آشنا شدم.....اوایل صحبت میکردیم و همین حرف های معمولی و شوخی و همین چیزا...بعد یک هفته نمیدونم داشتیم چی میگفتیم که گفت داری درخواست دوستی بهم میدی؟؟؟ منم گفتم آره.خلاصه ما دوست شدیم و به من گفت من هدفم از اول دوست داشتن تو بود و دلم لرزید و عاشقت شدم و بهت علاقه دارم...و من چون صداقت برام مهمه و اینکه بدونم طرفم چطور آدمی هست سوال هایی ازش پرسیدم.که چرا به شوهرش خیانت کرد در جواب گفت که من یک نفر دیگه رو میخواستم چون خانوادم راضی نشدن منم لج کردم و گفتم هرکس اومد جواب بله رو میدم بهش و با این شوهرم ازدواج کردم و توی نامزدی بهش گفتم که من دوست ندارم و عاشقت نیستم ولی اگه تونستی علاقه ایجاد کنی خوبه و شوهرم سرد شده و رخت خوابش رو عوض کرد و تماس های مشکوک داره و معتاد شد و منم بهش حسی ندارم بخاطر همین با تو دوست شدم...سوالام این بود که با کسی به جز شوهرت رابطه جنسی داشتی گفت نه فقط یکبار قرص خواب خورده بودم پسر عمم اومد سراغم که آشناها رسیدن و منو بیدار کردن و چیزی نشد..سوال بعدیم این بود که با کسی غیر از من رفیق بودی گفت آره فقط مجازی ۳تا داشتم که ازشون پول میکشیدم و شهرستانی بودن و یکی دوبار هم دیدمشون.و بیشترین رابطه ۲سال طول کشید ..و فقط در حد بوس بود و چون اوضاع مالیمون بد بود این کار رو میکردم ....الان بعد از گذشت سه ماه من احساس میکنم داره بهم خیانت میکنه و دروغ میگه....ما مرتب تماس تصویری میگیریم مثلا چندین بار میخواست با زن های فامیل صحبت کنه صداش رو قطع میکرد که من متوجه نشم ولی بعد از صحبت توضیح میداد که چی گفتیم ولی من میگفتم اگه میخواستی بدونم موضوع چیه صدا رو قطع نمیکردی.....یا مثلا یکبار پیشش بودم یکی از پسر های فامیل شوهرش که مجرده بهش پیام داد من گوشیشو برداشتم جواب پیام رو دادم که دیدم یهویی اومد گوشی رو خواست ببره و ندادمش و قسمم داد گفت گوشی رو بهم بده منم بهش دادم دیدم پیام های جدید رو پاک کرد....مثلاً با همه * مردها شوخی میکنه میگه میخنده و با پسرای فامیل شوهرش تماس تلفنی داره البته اونا زنگ میزنن....مشروب میخوره و نماز نمیخونه ....من خیلی دوستش دارم عاشقشم و علاقه دارم بهش و بخشیدمش و میگم حتما توبه کرده و دیگه از این کارا نمیکنه و بهش میگم نماز بخون ولی میگه وقتی زنت شدم میخونم و منم بخشیدمش و میگم حتما خوب میشه ..خلاصه خیلی دوسش دارم و میخواد طلاق بگیره(البته از قبل میخواست طلاق بگیره) و قید همه * اون زندگی شیک ومجلل رو بزنه و با من ازدواج کنه...بنظر شما این فرد هوس بازه؟؟؟این فرد چطور آدمی هستش؟؟رک و بی پرده صحبت کنید