سلام من مدت ۶ ماه با یه پسری دوست بودم...کم کم باعث شد وابستش بشم..اولش میگفت من سکس نمیخوام بعدش کم کم شروع به تحقیر و ازار اذیت کلامی کرد بهم میگفت اگه باهام سکس نکنی میرم با کسایی که واسم میمیرن سکس میکنم یجورایی اینجوری تهدید میکرد وقتی نمیخواستم.مثلا یه جار رفتم خونش بهم گفت رابطع داشته باشیم تا دید نمیخوام حرف از کات و غیره میزد
جدیدا فهمیده بودم روانیه چون حرفایی میزد که غیرواقعی بود میگفت دوتا روح دارم ...صدای روح ابجیمو میشنومم و اینکه تقصیره منه که صداشو نمیشنوه....خیلی ازارم میداد مثلا میگفت بیا بریم مهمونی خونه پولدارا رو ببین!
یا مثلا میگفت میخوام برم زن بگیرم بابام گفته منم گفتم بگیر ناراحت شد...الان سه ماه میشه باهاش کات کردم ولی وقتی یاده کاراش و تحقیراش میوفتم و اینکه چقدر خودشیفته و مریض بوده حالم بد میشه...چیکار کنم؟؟؟و اینکه به نظرتون اون پسره هدفش چی بوده؟؟و اینکه پس از کات تهدید کرد که میاد همه چیشو میگیره چون فک میکنه تقصیره منه با روح ابحیش دیگه ارتباط نداره!!!!