سلام برسایت خوبتون که مارو راهنمایی میکنین
من ودوست پسرم ۷ماه پیش باهم دوست شدیم خودش باصداقت هست خط قرمزش دروغ گفتن مخفی کاری هست وخط قرمز منم خیانت هست من بعد ۶ماه دوستی باهاش خودش متوجه شد که بهش دروغ بزرگی گفتم که خط قرمزش بود که درمورد گذشته ام مخفی کردم باچه کسایی دوست شدم و رابطه جنسی داشتم بخاطراینکه دروغ نگم مامانم وساطت کرد اما دوباره دورغ گفتم تواین چندماه کارهای اشتباه زیادی داشتم ببخشید گفتم قول دادم که خودمواصلاح کنم اما اصلاح نشدم .
دوستش دارم اما تورفتارم نشون ندادم که به حرفاش اهمیت میدم وبلدنیستم چطور بهش اهمیت بدم
برای من چیزی کم نداشت حتی تورابطه جنسی که من ناراحت نشم قرص مصرف میکردمنوخوشحال نگه میداره واین هم برای خوشحالی من هرکاری میکنه ماهمو دوست داریم.بهم اعتمادنداره وباورنداره حرفام واقعیت داره یانه درواقع بهش حق میدم چون دروغ بزرگی گفتم ونقش بازی کردم بر بعدقرارشد با دخترهارابطه جنسی کنه من ازخودگذشتگی کنم من براش جورکنم اما پیدا نشد وگفتم خودت اقدام کن امااز دورن نمیتونه وقتی منو دوست داره چنین کاری کنه عذاب وجدان میگیره وازاین طرف دیگه میگه چنین کاری بکن امروز داشت انجام میشد که نشد .یه مدت که متوجه شده دروغ گفتم عصبی شده من نمیدونم چیکارکنم حالشوخوب کنم آرامش بهش بدم به حالت قبلمون برگردیم لطفا راهنمایی کنین توناراحتی و عصبانیت چیکارکنم آرومش بگیره؟