سلام
من خانمی ۲۸ساله هستم و تحصیلکرده که کار میکنم که مدت ۷سال ازدواج کردم همسرم ۳۳سال داره و ایشون هم تحصیلکرده هستن و کار میکنن،ما ۴سال عقد بودیم تا خونمون اماده بشه و با هم با خانواده ها زندگی میکردیم و با هم کمک خرج زندیگ دو نفرمون بودیم تا اینکه در دو سال اول عقد همسرم بهم خیانت کرد من بخشیدم به گفته خودشون در حد تماس تلفنی بوده و در عرض ۱سال خیانتشون به ۳بار رسید و من هر زمان از ترس جدایی علاقه خانوادم بخشیدم و به کسی نگفتم،نا گفته نمونه که من از لحاظ قیافه ای اصلا هیچ ایرادی تدارم و خیلی زیبام و اینو همه میگن تپلم و خوش تیپم و کاملا گرم مزاج همسرم کاملا سرد مزاج و اصلا میلی با رابطه با من نداره از اول در دوران عقد اینجوری بود و با اعتراض من میگفت بریمخونه خودمون حله عقدیم سخته بعد از عروسی این مشکل بدتر شد خیانتی ندیدم یا سعی کردم دنبالشو نگیرم اما همسرم هر دو سه ماه یبار بهمنزدیک میشه و اصلا نگاهمم نمیکنه رابطمون ۵دقیقه نهایت هستش و در حد ارضایی خودش و معاشقه نمیکنه اصلا توی خونه برهنه هم بگردم نگام نمیکنه،چندین بار ازش حشیش پیدا کردم و انکار کرد نمیکشه اما یه روز گفت میکشم دیگه نمیکشم قول داد اما مجدد تکرار شد اما میگه مال من نیست مال دوستامه اشتهاش یه روز خوبه یه چیزی نمیخوره لاغره و عصبی گاهی محبتش در حد دوتا کمک خونه هستش یا خرید عاطفی هیچ محبتی بهم نداره حتی بوسه یا بغل من انقدر گرمم ممکنه روزی دوبار شاید بیشتر هم رابطه بخوام اما ایشون سالی یبارم نه مهم نیست براش انگار،تو این ۷سال خواسته درمان بشه اما نرفته دکتر،برمش پیش سکستراپ اما دکترمون به من دارو اعصاب داد گفت روحی داغونی و من فقط میخوابیدم و به همسرم هیچی نداد تا خوب بشه و فایده نداشت الانم دلم میخواد جدا شم چون دوسش ندارم و موندم چیکار کنم دو دلم،دلم نمیخواد بیاد طرفم حس بد تجاوز بهم دست میده