من از زمانی ک وارد دانشگاه شدم مشکلات زیادی داشتم توی دوره لیسانسم اوایل ارتباطم با بچه ها خیلی خوب بود ولی یه سری داستان اتفاق افتاد ک روابطم هم با پسرای هم کلاسم و هم دخترا بهم خورد جوری ک همه از من بدشون می اومد و این حس منفور بودن باهام بود تا جایی ک تو باقی ارتباطاتم با ادمایی ک مثلا جدید میدیدم و بعد اونها کوچیکترین رفتار سردی داشتن من ب فکر فرو میرفتم ک چرا با من بد شد رابطش در حالی ک با بقیه خوبه، توی دوره ارشد هستم الان و واقعا تا جایی ک میدونم خطایی در حق همکلاسیام نکردم ولی باز هم اونا از من بدشون می اد تا جایی ک ارتباطمون فقط یه سلام از روی اجبار نمیدونم من ادم منفوری هستم یا بهم حسودی میکنن اما چیزی ک برام عجیبه اینه ک توی لیسانس ک بودم دوستایی داشتم ک باهاشون صمیمی بودم و الان ازشون جدام با اونها صمیمی ام هنوز ولی اونها تونستن تو دانشگاه جدیدشون با همکلاسی هاشون خیلی خوب باشن و دوستای خوبی داشته باشن درست برعکس من برای همین فکر میکنم مشکل از منه
