من دختر دایی دارم که کلاس اول می ره پیشفعاله و پدر ( دای من ) و مادرش از هم جدا شدن و درحال حاضر پیش مادر مادرم زندگی می کند بعضی وقتا ( سالی یک بار ) به خانه ما می اید و من با او نمی سازم ولی نگرانشم من در این مدت خیلی با او بد بودم با اینکه می تونستم بهتر باشم و نمی خوام کینه ای از من به دل بگیرد چون من هم وقتی بچه بودم دختر خاله ام با من بدخلقی می کرد من نگرانشم و نمی دانم چگونه با او بسازم او همش وسایل من را ور می دارد یا خرابشان می کند یا دیگر پسشان نمی دهد لباس های مرا می پوشد و کثیف می کند و من از این کارهای او متنفرم و نمی خواهم در اوتاق من بخوابد و داعم کیبورد لبتاب رو الکی فشار می دهد و روی اعصاب من می رود و هر زمان که می خواهم انیمه ببینم می اید جفتم ولی ان چیز هایی که من میبینم ممکن است صحنه ای عاشقانه یا اکشن داشته باشد من می توانم انهارا درک کنم اما او نمی تواند و من می ترسم از اینکه چیزی را زودتر از سنش ببیند و نتواند درکش کند و همزمان او در شرایط خوبی نیست و می ترسم صدمه روحی ببیند چون او همچون خواهر من است و از شما درخواست کمک دارم ( من ۱۳ سال دارم )