سلام مریم هستم ۴۱ ساله از رشت
با اقای ۴۵ ساله جهت ازدواج اشنا شدم ایشون اهل اراک
ما یه اختلاف نمیدونم بزرگ یا کوچیک باهم داریم
و اون پول . در مصرف پول فک کنم خیلی اختلاف داریم . اینطور بگم من وقتی ناراحتم و روزهای سختی دارم پشت سر میذارم سعی میکنم خودمو خوشحال کنم حتی توی بی پولی میرم سوپرمارکت واسه خودم تنقلات میخرم و خودمو خوشحال میکنم و اگه در توانم باشه واسه خودم لباس میخرم و حالمو عوض میکنم اگه از کانال لباس بخرم با خوشحالی منتظر بسته ام هستم و هدیه دادن هدیه گرفتن دوست دارم
چیزی ک برام مهم نیس حالت مادی اون کار، حالت معنویش منو دگرگون میکنه
حالا این اقا به من میگه ولخرج . توی زندگی باید پس انداز کنیم و پول داشتن ادموخوشحال و خیال ادمو راحت میکنه و نگرانی فردا رو برطرف میکنه .حرف ایشونو قبول دارم اما نه اونقد ک نخوام برای کسی هدیه بدم و عیدی و سوغاتی
من این مدلی دوست ندارم . هر چیزی به اندازه باشه
من متوجه شدم که ایشون در خرج کردن سخت براشون . میگه تو منو به چشم عابر بانک میبینی میگم نه ، یه ادم هم به ابراز علاقه کلامی نیاز داره هم به غیرکلامی . تک روی در هر کدامش توی عشق علاقه فاصله میندازه
ابراز علاقه غیرکلامی بستگی به توان مرد داره . ایشون همیشه از ابراز علاقه کلامی خالی استفاده میکنن اونم در حد عالی
من میخوام هردو باشه به مقدار لازم ،
نمیدونم ایشون منظور منو میفهمن یا براشون نمیصرفه که متوجه بشن و انگار درک نمیکنن که منظور من چیه
حس میکنم من وقتی از کانال لباسی میخرم و خوشحالم و حالمو خوب میکنم رو نمیبینن ایشون پولی که خرج میکنمو میبینن .
میگن وقتی عقد کردیم این مشکلات برطرف میشه
من میخوام قبل عقد به نتیجه مطلوب برسم
نمیخام سر این مسئله توی زندگی مشترک بجنگم و زندگی هردو رو خراب کنم
من یه راهکار خوب میخام .
من از کجا بفهمم که وقتی ایشون میگه چشم و باشه دو فردای دیگه زیر حرفش نزنه
یه راهکار میخام که نه سیخ بسوزه نه کباب .