سلام من سه سال پیش ازدواج کردم و پدرم ۱۲ سال پیش فوت شده و مادرمم ازدواج کرد و من تنها بزرگ شدم و تو کودکی مشکلات خیلی زیادی داشتم واقعا تو جهنم بودم خلاصه سه سال پیش ازدواج کردم و با همسرم که نامزد بودیم زندگیه نسبتا خوبی داشتیم تا اینکه انقد محدود کردنش و زیاد شک کردنش و از اینکه نمیزاشت برم خونه مادرم و هی گوشیمو چک میکرد وقتی ناراحت بودم زیاد توجه نمیکرد خسته شدم چن بار هم بهش گفته بودم که اگه اینطوری پیش بره طلاق میگیریم خلاصه ۸ ماه پیش که نامزد هم بودیم سر مسئله ای دعوای شدیدی کردم با خونوادش و گفتم که دادخواست طلاق بده و همینطوری موند بعد از ۴ ماه من پیش قدم شدم آشتی کردیم ولی بعد ۱۰ روز بازهم دعوای شدیدی بین مادر من و همسرم رخ داد که باعث شد همسرم به مادرم توهین کنه و منم از شدت عصبانیت گفتم که دیگه هیچی بین ما نیس و الان هم در راه جدا شدنیم ولی من از ته قلب راضی نیستم و دودل هستم که چیکار کنم از طرفی دلم برای همسرم میسوزه و از طرفی هم مادرم میگه که این زن بدرد تو نمیخوره تا اینجا که اومدین بقیه رو هم ادامه بده و طلاقش بده
شما بگین من چیکار کنم
