هفت ماه پیش با اقایی توی فضای مجازی اشناشدمو و شهرهای زندگیم جدا ازهم.ایشونو ب صورت حضوری تا الان ندیدم بخاطر اینکه سربازن یا من نمیتونسم روزی که ایشون میان برای دیدن برم یا به قول خودشوم خانوادشون خیلی روشون حساسن و نمیتونن ب این راحتی برای دیدنم بیان ولی به گفته خودشون خرداد حتما میان.تو این هفت ماه من حرف و توهینی ازشون ندیدم و اکثر بحثا از طرف من بوده و اینکه احتمال میدیم بخاطر دوری راه و دین ایشون خانواده من مخالف ازدواجمون باشن ولی ایشون خیلب توی پیامها رویا پردازی میکنن ک میگن که ایندشو با من تصور میکنه و اینا و ایشون زیاد اهل سکس هستن ولی ب قول خودشون من جلشونو گرفتم و از میزان غریضشون کم کردم
تا اینکه ۴ ماه پیش ب منتجاوز شد ولی ایشونو درجریان ذاشتم تا همین دو هفته پیش که بهشون گفتمو ایشون خیلی ناراحت شدن و میخواستن برن چون واسشون سخت بود این جریان
من حقو بهشون دادم ولی خواستم ک بمونن و * مدت فکر کنن تا اینکه فهمیدم شاید واقعا واسشون سخته و به قول خودشون هرچند که من مقصر نبودم توی تجاوز ولی چون پای شخص دیگه ای وسط بوده نمیتونن برای ازدواج نزدیکیو قبول کنن.
من بعد از اون تجاوز که حالا ۴ ماه گذشته چند روز پیش رفتم ازمایش خون و بی بی چک زدم ولی بعداز چهارماه که گذشت و ببخشید که میگم خونریزی ک دارم هرماه جواب منفی بود من دو روز بعد از احرین پریودیم یعنی ۳۱ فروردین ۹۹رفتم ازمایش دادم و منفی بود ولی تجاوز به من توی آذر ۹۸ اتفاق افتاد ولی بخاطر استرسی که دارم ک نکنه جواب اشتباه باشه و عادتم همراه با حاملگی باشه بازم میخوام ازمایش خون بدم
حتی معاینه باکرگی دادم و فهمیدم پردم سالمه و ب ایشونم گفتم و گفتن خیالم راحت شدو اینا
اینم بگم من اوایل برای اینکه اشنایی نداشتم با ایشون بعضی چیزا از زندگیمو دروِغ میگفتم ولی بعد راستشو گفتم
ایشون سنی هستن و من شیعه
و نماز میخونن
الان واقعا نمیدونم ب اشنایی با این اقا ادامه بدم یا خیر