سلام من از چند سال قبل به مادرم مشکوک شده بودم البته چند بار که با مرده حرف میزد صدا شو شنیدم.سه روز قبل تصمیم گرفتم تعقیبش کنم که دیدم با یه ماشینی اومد دم خونه منم تصمیم گرفتم پیاماشو کنترل کنم که فهمیدم اره واقعیت داره و در ارتباطه بهش گفتم که دیگه بهش زنگ یا پیام نفرسته و اون مرده رو هم تهدید کردم ولی بعد دو روز دوباره به هم زنگ میزدند منم مجبور شدم به پدرم بگم ولی اون هیچکاری نکرد فقط گفت خططمو عوض کن اما من از وقتی فهمیدم نمیتونم ازش فکرش در بیام همش به خیانتش فکر میکنم بی خواب شدم فکر در مورد کاری که میکردن اذیتم میکنه کمکم کنید باید چیکار کنم؟