من دختری هستم 23 ساله و همسرم هم ۳۰ سال ما زندگی خوبی داریم و درامد همسرم هم عالیه و اخلاقش هم از هر نظر عالیه و بارها دوستام و اقوامم گفتن که آرزوشونه همسرشون اینجوری باشه ولی ما فقط یه مسئله داریم اونم اینه که همسر من بعضی شبا نیمه های شب چه در حال رابطه باشیم و چه خواب باشن آروم بیدار میشه و میشینه روی زمین جایی که نبینمش و زار زار گریه میکنه عمدتا زیر سنگ اپن آشپزخونه یا پشت در اتاق خواب دیگه میشینه اینقدر زار میزنه که میترسم واقعا و و تا زمانی که بغلش نکنم و نوازش نکنمش و نبوسمش آروم نمیشه و نمیخوابه و واقعا دلیلش رو نمیدونم آخه چرا یه مرد باید اینطور گریه کنه بخدا بعضی وقتا منم از بس دلم براش میسوزه خودمم اشکام میاد و گریه میکنم ولی خوب من باید حتما در آغوشم بگیرمش تا بخوابه ولی واقعا زار زار گریه میکنه یه دفعه همسایه طبقه * پایین گفت خدایی نکرده مادرشون مگه فوت کرده؟؟ منم گفتم نه چیزی نیست دلش گرفته خلاصه کمک کنید من چکار کنم و چجوری دلیلش رو بفهمماها و بعضی وقتا که گریه میکنه به یه تکه کاغذ کاهی رنگ که روش نوشته آب نگاه میکنه و مثل ابر بهار اشک میریزه و زار میزنه من عاشقشم نمیدونم چجوری آرومش کنم