سلام من دختری ۲۶ ساله ای ام که با یک پسر توی فضای مجازی آشنا شدم ما دیدار داشتیم و الان چهار ساله عاشق همیم اون پسر داره برای ازدواج با من تلاش میکنه حتی کارشو تغییر داده و به فکر انتقالی به شهر من است ما هردو در دو شهر متفاوت و دور از هم زندگی میکنم من در شهر زندگی میکنم ولی ایشون با اینکه در شهرستان زندگی میکنن از لحاظ مالی وسطح تحصیلات خوانوادشون بالاتر از منه من و ایشون هردو تحصیل کرده هستیم ایشون میگن به دلیل دور بودنمون نمیتونن به خوانوادشون بگن که ما چه طوری با هم آشنا شدیم و خوانواده ایشون مذهبی تر از خوانوادت من هست بنده به پدرومادرم گفتم ایشونو و میدونن باهاش صحبت میکنم ولی آقا پسر جرات ندارن به مادرشون بگن با کوچکترین اشاره هم که میکنن مادرشون مخالفت میکنن من سطح توقع ام پایینه ولی ایشون با اینکه ماشین خریدن میخوان خونه هم بخرن و ترس اینو دارن که نتونن منو خوشبخت کنن شما لطفاً کمکمون کنین بگین چه جوری ترس ایشونو من از بین ببرم درضمن توی خوانوادشون دعوا و اختلاف بین پدرومادر هست و پیشنهادات زیادی اقوامشون و نزدیکانشون برا ازدواج بهشون دادن ولی ایشون مخالفت کردن حتی یه بار هم خواستگاری نرفتن و میگن پای من موندن من چیکارم کنم؟؟ بلاتکلیفیم از طرفی خوانواده من میگن تا الان باید به خوانوادش میگفت منو لطفاً کمکم کنید تا یک تصمیم درست بگیرم ممنون.