سلام من قبلا کسی رو دوست داشتم که به خاطر کارش که خوب نبود جواب منفی دادم و بعد از سک سال از اون یکی از پسرای فامیلمون ازم خواستگاری کرد پسر خوبیه و همه چیش رو دوست دارم و بهش علاقه مند شدم اونم مشکلش کارشه دیگه نمیخواستم به خاطر کارش ردش کنم و فکر میکردم درست میشه و جواب مثبت دادم ولی به دلیل فوت یکی از اقوام جشن نامزدی نگرفتیم همه فامیل میدونن با همیم الان بعد از این همه سال و مشکلات کوچیک و بزرگ که بیشترشون مالیه احساس شکست میکنم و فکر میکنم افسرده شدم از اینهمه انتظار بیهوده الان بیکار شده و شرایط مالی خیلی بدی داره خانوادشم شرایطش رو ندارن که حمایتش کنن و از طرفی همدیگه رو خیلی دوست داریم ولی واقعا خسته و افسرده شدم.