سلام من از۱۶سالگی ازدواج کردم الان ۱۸ سالمه و شوهرم ۲۶ و ازدواجمونم از طریق دوستی بودخلاصه بین یه دو راهی سختی قرار گرفتم یعنی یا باید طلاق بگیرم و به فکر اینده خودم باشم یا چون از نظر خانواده انتخاب خودم بوده باید بسوزمو بسازم! خیلی ذهنم مشغول و درگیر این موضوعه و مشکلات زیادی با شوهرم داریم و شوهرم فوق العاده دیکتاتوری بددل شکاک و نمیخواد من ادامه تحصیل بدم گرچه همین دیپلم گرفتنوهم با بدبختی گزاشت من مدرسه برم ولی من دوس دارم دانشگاه برم آینده ای داشته باشم و با وجود درآمد کم شوهرم سرکار برم که حداقل خرج خودمو در بیارم اما شوهرم نه تنها که مخالفه با این چیزهایی که گفتم بلکه بقدری بددله که من توی این دوسال ازدواج جرئت نکردم پامو تنها از در خونه بیرون بزارم خانوادمم مخالف طلاقن چون خواهرمم ازدواج ناموفق داشته و میگن آبرومون میره و از طرفی میگن خواست خودت بوده ولی من نمیخواستم ازدواج کنم و آمادگیش رو نداشتم و حتی خواست خودمم نبود فقط بخاطره یسری اتفاقاتی که توی دوستی افتاد مجبور به پذیرش ازدواج شدم نمیدونم چیکار کنم ذهنم آشفته هستش نگرانم بین دو راهی آیندم و خودم ویا سوختن و ساختن و زندگی برای دیگران موندم خواهش میکنم کمکم کنید. درضمن بچه ندارم.
اینم اضافه کنم که دست بزن هم داره و من با اینکه مانتویی بودم
منو تو اوایل ازدواج بزور چادری کرد و کلا دو سه ماه عقد بودیم و بعدشم سریعا عروسی و زندگی مشترک و اینکه ایشون میخواست منو تو سن ۱۶ سالگی مادر کنه!!!