مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علت تغییر رفتار راهنمایی برای ازدواج

109 بازدید
سوال شده ژوئیه 4, 2020 در قبل از ازدواج توسط سمیه
سلام من 38 سالمه کارمند دولت هستم فوق لیسانسم دو تا دختریم پدر مادرم بازنشسته هستن سه ماهی میشه با اقایی تو محل کارم اشنا شدمایشون هم کارمند هستن هم شغل ازاد دارن ، پدر مادرشون بازنشسته ن .بعد صحبت تلفنی و حضوری تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم وجهاشتراک زیادی داریم از همه نظر. تو این مدت مشکلی نداشتیم یه رابطه پر از تفاهم و احترام. بعد از یه مدت تصمیم گرفتیم مادرامون باهم ملاقات کنن بیرون از خونه که اینکار به دلیل اینکه پدر ایشون سکته کردن و خونه بستری هستن و مادرشونم کمی بیمارن و کرونا و ماهرمضون به تعویق میفتاد خلاصه اینکه دو هفته پیش بهم کفتن روز جمعه همو ببینیم. من ۳۰ خرداد با مامانم رفتم ایشون هم با مادرشوناومدن تو پارک قرار گذاشتیم چون گفتن بخاطر کرونا نمیشه جایی رفت پارک امن تر هست . خلاصه اینکه رفتیم همو دیدیم ولی اون اقا ازوقتی اومد یه ادم دیگه ای بود پریشان اصلا خوشحال نبود بهش گفتم همه ادما یه همچین روزی باید خیلی خوشحال باشن ولی گفت منالان تو فکر کارم هستم چون خیلی عقبم مادرم با مادرشون صحبت کردن گفتن تولد امام رضا یا ۱۶ تیر روز تولدش بیاین خواستگاریمادرشون گفتن بالای سر بعد در مورد عقد صحبت کردن مادرشون گفتن دخترم دوس داره باشه تو مراسم تو شهریور از کانادا میاد، عقدباشه شهریور . بعد مادرش خیلی تاکید کرد که چون ما مریضیم دوس داریم پسرمون نزدیک ما باشه مامانم کفت مشکلی نیست و به ماگفتن در مورد مکان توافق کنین. خلاصه قرار تموم شد رفتیم خونه من یکی دو بار تماس گرفتم پیام دادم جواب نداد تا اینکه اخر شبجواب داد نشد زیاد حرف بزنیم

فردا و پس فرداش هم به اندازه دو مین صحبت کردیم بعد اونم اصلا زنگ نزد فقط یه پیام کوتاه در طول روز هر چی هم ازش میپرسم فقطتکرار میکنه بخدا گیرم و از مادرم دلخورم بهم بی احترامی کرده میگم چه بی احترامی میگه نمیخوام نزدیکم باشه ،میگم این که بیاحترامی نیست. خلاصه اینکه الان ۱۶ روزه وضع همین نه تماسی نه حرفی فقط در حد یه پیام تلگرافی یا چند تا پست تو اینستاگرام

حالا منم موندم چه واکنشی نشون بدم واقعا هنگ کردم  هر روز زنگ میزنم بهشتو این مدت موفق شدم دو سه بار حرف بزنم لحنشم عوضشده انگار عصبیه از چیزی

وقتی میبینم حرف نمیزنه پیام میدم بهش که دلم تنگ شده رابطمونو خراب نکن اخه چی شده ما مشکلی نداریم و ....

نمیدونم حالا پشیمون شده اکه پشیمون شد چرا مادرشو اورد؟؟

دیگه واقعا فکر میکنم این رفتارش داره تحقیرم میکنه بی احترامی داره میشه ، در شان من نیست این رفتار همچنین شان اون

اینهمه تحول تو ۱۶ روز غیر طبیعیه

قبلا پیش اومده بود از کسی ناراحت میشد یه روز با منم کم حرف میزد میکفت انرژی ندارم و اینکه نمیخوام ناراحتت کنم

ولی از حق نگذریم خیلی گرفتار، باباش سرطانی بوده الان سه بار سکته کرده تنهایی ازش مراقبت میکنه مادرشم دیسک داره کارای خونههم افتاده گردنش

مشغله کاریش هم زیاد بخاطر کارای پدرش کاراشو نمیتونه به موقع شروع کنه

ولی حرفم اینه از وقتی اشنا شدیم همه این مشکلات بود خوبم از پسش بر میومد ، ما هم قرار گذاشتیم نزدیک خونه پدر مادرمون باشیم تابهشون رسیدگی کنیم البته باید بگم هر دومون تو یه خیابون ساکنیم هر کدوممونم خونه مستقل تو این خیابون داریم. ولی  مادرش از وقتیفهمیده میخوایم تا مهر ازدواج کنیم پاشو کرده تو یه کفش میخوام با شما زندگی کنم. اینم میگه میخوام دور باشم

 فقط نمیدونم چرا رفتارش با من عوض شد چرا از من فاصله میگیره من که تقصیری ندارم حتی بهش گفتم اگه تو بخوای من مشکلی ندارممادرت با ما تو یه ساختمون باشه لطفا راهنمایی کنین چکار کنم
2 پاسخ
پاسخ داده شده ژوئیه 4, 2020 توسط وحید حرفه ای (11,580 امتیاز)
سلام. شما همه کارهایی که باید انجام میدادید رو انجام دادید پس دیگه لازم نیست کار دیگه ای بکنید. دیگه پیام عاشقانه هم ندید بذارید ببینید خودش چیکار میکنه. اگر واقعا مایل به زندگی با شما باشه پا پیش میذاره.
پاسخ داده شده ژوئیه 4, 2020 توسط ravanshenas حرفه ای (67,280 امتیاز)
سلام به شما سمیه جان

 قابل درک هست که این سردرگمی برای شما با مشکلات روحی زیادی و مشکلاتی در تصمیم گیری مواجهه می باشد اما دقت کنید که بهتر است در اول وارد روابط ایشان با مادرشان و.. نشوید و تصمیم گیری در این مورد را بر عهده خود ایشان بگذارید و دقت کنید که اگر می پذیرید که با مادر ایشان در یک ساختمان و یا در کنار شما زندگی کنند نیاز است که مشکلات احتمالی را نیز بپذیرید اما موضوع مهم در اینجا این است که چه چیزی باعث می شود که ایشان بجای صحبت کردن از کناره گیری استفاده کنند و آیا این سبک رفتاری در زمان مشکلات با شما نیز وجود دارد .

در این زمان بهتر است در کنار بیان درک نگرانی و سردگمی ایشان برای تصمیم گیری سعی کنید از اصرار زیاد برای صحبت و یا تماس و پیام های مکرر خوداری کنید به ایشان بیان کنید که اگر خواستند می توانند با شما تماس  بگیرند و صحبت کنند و شما در این مسیر به دلیل بهم خوردن قرار خواستگاری که گذاشته بودند از ایشان یک سری توضیحات می خواهید که در زمانی که فکر کردند آمادگی دارند و در شرایط روحی بهتری قرار دارند می خواهید با ایشان در مورد  آنها صحبت کنید .

بهتر است سعی کنید که در کنار شناخت خودتان مشاوره پیش از ازدواج را نیز دریافت کنید تا بتوانیم با بررسی شرایط هردوی شما و دیدگاها و سبک رفتاری و شخصیتی در این مسیر به تصمیم گیری بهتر شماها کمک کنیم.
به مشاوره آنلاین روانشناسی خوش آمدید، مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران و مشاوران مجرب و منتخب کانون مشاوران. مطالب با مضامین توهین آمیز به ادیان، دین اسلام و عقاید و استفاده از کلمات رکیک را گزارش دهید تا حذف شود.
مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

17,018 سوال

27,724 پاسخ

29,309 دیدگاه

2,466 کاربر

سوال مشابهی یافت نشد
...