سلام و خسته نباشید اقای انصاری ببخشید من پسری رو میشناسم که ۱۷ سالشونه و اهل قزوین هستن گفتن مشکلشو به شما بگم ایشون تو گذشته رفاقتایی رو داشتن با دوستاش که به مشکل بر خورده تازگیا هم روبیکا نصب کرده و با دختری نزدیک یک ماه ارتباط داشتن اما من پیشنهاد کردم ولش کن و ترکش کرد اما میگه نمیتونم فراموشش کنم اما گفتم اینجور روابط اصلا مناسب نیست یکی از دوستاشم دختر بود که تو روبیکا گفته نزدیکه یک ماه نمیام این پسر بهش وابسته بوده و میگه خیلی تنهام حسه بدی دارم با هر کی دوست میشم اخرش منو پس میزنن اینطور که معلومه یه دوست واقعی میخوان از اون طرفم میگه خانوادم خیلی تپقعشون از من بالاست منو میبرن بنایی ازم کار میشکن مثلا یک بار رفتم ارایشگاه دور شد اومدم خونه همه اخماشون رفته بود تو هم فکره بدی کرده بودن اصلا اعتماده خانواده نسبت به فرزند کم شده میگه کلا خیلی گیر میدن بهم البته میگه هر چی بخوام برام فراهم میکنن در ضمن پدرشون معلم هستن و گفته به خاطر ابروی من جلو دوستام باید لباس مناسب بپوشی اما میگه من سلیقم فرق داره نمیتونم دوست دارم هر طور باشه بگردم میگه لحنم با خانوادم خوب نیست نمیتونم درست باهاشون صحبت کنم در ضمن گفتن که من الان فقط ارامش میخوام خیلی توضام خرابه نمیتونم خوش باشم چه پیشنهادی براش دارید؟