سلام من مادرم رو سه ماه پیش از دست دادم و اینکه ایشون روز فوتشون درد در ناحیه دست چپ وگلو داشتن و من ایشان رو چون متخصص قلب صبح ها نبود به دکتر عمومی بردم وگفتم براتون شب نوبت می گیرم قلب چون شب ها در مطب هستن وحالا بیاین بریم همین درمانگاه بعد اونجا هم میریم واینکه صبح ها بیمارستان هست ولی من ترسیدم هم به خاطر کرونا همم به خاطر اینکه دکتر عمومی اونجا دل خوشی نداشتم وخاطره خوبی هم نداشتم و درمانگاه بیمارستان که دکتر قلب هست شلوغه ونوبت به ما نمی رسید چون نوبت نداشتیم حالا بگذزیم رفتیم صبح دکتر عمومی وایشون هم فشار خون گرفت ونوار قلب وامپول داد برای فشار خون که از18بیاد پایین ونسخه نوشت برای فشار خون و ایشون نوار قلب هم رو دید و هیچی نگفت ونسخه داد وگرفتیم وخلاصه اومدیم خونه ساعت12ظهر بود ویکم بهتر شده بودن ناگهان ساعت3بعدالظهر که الان دارم می نویسم قلبم به درد میاد ایشون یک دفعه گفتن اخ سرم و از حال رفتن ورنگ سفید شده بود و دهن جلو اومده بودو زنگ زدیم امبولانس اومد شوک قلب داد و همه کار کردن وایشون رو بردن بیمارستان یک ربع بعد فوت کردن. حالا علت چی بوده علت این بوده ایشون سکته قلبیش از شب سحر شروع شده و دکتر عمومی که خداوند لعنتش کنه نفهمیده با اینکه نوار قلب گرفته وما از ایشون شکایت کردیم وجالبه ایشون گفته در دفاعیه از خودش من مریض و دخترشون رو گفتم ایشون رو ببرن بیمارستان وحتی4الی5بار تاکید کردم وحتی خانم پرستار اتاق کناری شاهده ونمیدونم ایشون چه وجدانی داره که چنین دروغی میگه. اولا اصلا ایشون یک کلمه از بیمارستان حرف نزد وحتی گفته دخترشون در صورتی که من پسرش به همراه داداشم بردیم ونمیدونم ایشون تو حالت مستی بوده. حالا من یک سوال دارم خدمت شما آیا من پسرش گناه کارم در حق مادر کوتاهی کردم ونبردم بیمارستان و نکته دوم سزای عمل این دکتر لعنت الله چیه؟؟ایا این حادثه بزرگی که برای ما اتفاق افتاد قسمت بوده یا کوتاهی وظلم من. من با خودم فکر می کنم ظلم کردم به مادرم. اگه یک راهنمایی کنید ممنون میشم