سلام وخسته نباشید من ۱۷سال سن دارم و به شدت مورد کنایه و زخم زبان خانوادم قرار میگیرم مادرم نمیزاره تنها برم بیرون خودشم منو نمیبرا بیرون میگه اگر ببرمت بیرون مردم میگن دخترشو بیرون میکنه برای نشون دادن به مردم یا میگه که چون دیروز باهت بازار بودیم امروز نمیریم مردم میگن اینا هروز خریدن یک وسیله ای که برام میخره از موقعی که میایم بیرون ازمغازه تا خونه هزار بار میگه پولشو از بابات میگیری یک بار بهش گفتم شما که خانه داری وبابا به تو پول میده پس چه فرقی داره ومیرم خونه انقدر روم فشارمیاره تا پول رو از بابام میگیرم وبهش میدم یا تو خونه من خونه مرتب میکنم ظرفارومیشورم حیاط رو مرتب میکنم از اخرم پیش همه میگه لیلا دست به سیاه و سفید نمیزنه تا جایی که من اگر کاری انجام بدم تو جمع عمه بزرگم میگه که چه عجب اسفند دود کنید لیلا خانوم کارکرد خواهرم همش میگه تو هیچ کاری نمیکنی خونه شوهرم بری همش دورواطرافت کثیفه ولی من جز اشپزی همه کار میکنم واقعا خیلی مادرم منو عذاب میده برای هرچیزی حتی کوچیکترین چیز ابروی منو جلو فامیل میبره چیکارکنم از دستش؟:(((