سلام همسرم ب پول احتیاج داشت و فلان جا قرعه کشی داشت همون جا مادرو خواهرشم قرعه کشی داشتن قرار شد اگه مادر یا خواهرش زودتر به اسمشون در اومد بدن ب شوهر من مدتی گذشت و به اسم هیچ کدومشون در نیومد من وسیله ای تو خونم نیاز دلشتم و چون شوهرم دستش خالی بود بهش گفتم من قرعه کشی درست میکنم و اولیشو برمیدارم تا اونوسیله رو بخرم اونم موافقت کردو گفت باش منم تو قرعه کشیت هیچ دخالتی نمیکنم ب جاریم ک داشتم پیشنهاد میدادم مادرشوهرم شنید گفت منم میخوام اسم منم بنویس بعدش ب شوهرم گفته بود ما دیگه قرعه کشیمون ب تو نمیدیم از طرفی هم شوهرم از روی مهربونی میخواست برای مادرش چیزی بخره اونم گفت نمیخوام پول اینو سه چار تا قسط قرعه کشیم بده من خیلی ناراحتم چی کار کنم از دست مادرشوهر حسود دارم میمیرم