سلام من یک دختر ۲۳ ساله زیبام یک سال با یک پسر دوستم به قصد ازدواج ۱ ماه بیشتر هسش سرده باهام بی محلی میکنه تقریبا البته کارشم خیلی سخت و زیاده اما قبلا بهتر بود باهاش خدافظی کردم اما باز۴م برگشتم پیشش بهش محبتم میکنم بازم اونجوری جواب نمیگیرم بهش گفتم بخاطرت خواستگارم رد کردم گفت بخاطر من موقعیتای زندگیت از دست نده یا اینکه بعدا نگی پای این واستادم بعد ک ناراحت میشم میگم تنهایی قشنگ تره از مردا زده شدم اصلا قصد ازدواج ندارم میگه باز ولم کردی؟! بهش توجه میکنم محبت نمیبینم بهش پیام نمیدم ک دلش تنگ بشه بازم فایده نداره.کلا چند وقته بهم ریخته.لطفا کمک کنید خیلی دوسش دارم کارم یک ماهه شده گریه.آرزومه یکبار دیگه باهم خوب باشیم.آخه ن ردم میکنه ن برام وقت میزاره. خیلییییی خیلییییی اذیت دارم میشم ولی دوسشم دارم.نمیدونم چرا بازم بهش اعتراض میکنم بازم تلاش نمیکنه.اگر واقعا دوسم نداره چرا پس نمیگه بهم برو. ولی گفتش ک چون یکی دوبار باهام دعوا کردی ازت سرد شدم.اما چرا بهم نمیگفت از اول ک خودم اصلاح کنم.دعواهامم سر بی توجهیش بود