با سلام من ۱۹سالمه و دخترم
منو پسر خالم یک جورایی با هم بزرگ شدیم بچگیامون همبازی هم بودیم و به یک دلایلی تابستونا همیشه با هم خونه مادربزرگمون بودیم
من اونو مثل برادرم میدونستم تا یکماه پیش که اومد چندتا دفتر بهم داد گفت اینا رو بخونی اونارو از سن ۱۶سالگی شروع کرذه بود به نوشتن توش شعر و خاظرات و جمله های عاشقانه بود من نمیدونم چکارکنم من یک عمر اونو مثل برادرم میدونستم البته من خیلی دوسس دارم و نسبت به پسرا دیگه خیلی بهتره و تا حالا با اینکه خیلی باهم بودیم ولی تو موضوعی اختلاف پیدا نکردیم حالا من موندم چی بهش جپاب بدم گفته همین روزای که بیاد خاستگاری من نمیدونم چی بهش بگم