پسرمو تازه از دیروز از شیر گرفتم,همسرم همش میگه ساکتش کن ساکت نمیشه پسر بزرگم هشت سالشه طفلک نشسته رو مبل میگه این چرا اینجا نشسته میره تو اتاق میگه نرو تو اتاق داداش کوچیکت میاد پسر بزرگم میگه من موندم چیکار کنم چرا بابا همش بهم گیر میده?همش میگه من کوچیکه رو بیشتر دوس دارم میگم جلو بچه نگو میگه من دروغ نمیگم البته کوچیکه رو هم دوس نداره چون میگه این بزرگترشه به اینم سخت میگیرم شرایطو مث عقده ایها با ما برخورد میکنه به من همش توهین میکنه الان نه ساله خسته شدم از رفتارش, آیا نباید به پسرم تو این سالها محبت میکرد میگه تو بهش توجه می کنی ازش حمایت می کنی وقتی الکی بهش فحش میده من نمیتونم ساکت شم میگم تو اشتباه میکنی میگه تو حمایت میکنی,اب میخوره میگه چقدر آب میخوره سرویس میره میگه چشه این وقتی غذا میخوره پای سفره همش نگاه میکنه قبلنا میگفت به این غذا بده جلو چشم من نباشه ,پسرم خیلی وقتا قاشق رو میذاره پا میشه میره,واقعا شما بگین با این آدم خودخواه و خودبین چیکار کنم؟ خسته شدم,یه مشاور بهم گفت شرایط رو بپذیرسعی کن رفتارش رو عوض کنی آخه نه ساله تحمل کردم رفتارش عوض نمیشه من خودم شاغلم و مشکل مالی ندارم.تو نه سال به جز اضطراب و استرس به من چیزی نداده همش میخواد اعتماد به نفس منو پایین بیاره