مادرم اجازه نمیده تنها برم بیرون چ کاری کنم ؟

Question

با سلام
من دختر 15 ساله هستم
مادرم با دوستام رابطه خوبی نداره از رو ظاهر میگ این خوبه این بد
قبلا بیرون ک میرفتم باهاشون خسته از بیرون میومدم خونه کلی کار بهم میداد عمدن ک دفه بعدی خواستم برم بیرون بگه اول این کارارو بکن بعد برو الانم ک با اون دوستام قطع رابطه کردم و دوستای جدیدی پیدا کردم با اینا ک اصلا نمیزاره برم بیرون لطفا بهم بگید چی کار کنم

Comments

زن نمیخوای؟:)

---

همتون یا ۱۲ سالتونه یا جایی رو ندارید برید
بزارید یه توصیه بهتون بکنم امیدوارم گوش بدین و درک کنید خانواده هاتونو
خانواده صلاح مارو میخوان وقتی میگن نرید بیرون حتما * چیزی میدونن که میگن و شماهایی ک ۱۲ یا ۱۳ سالتونه مطمئن باشید وقتی ۱۸ سالتون شد یا ۲۰ سالتون شد دیگ این گیر دادنا تموم میشه تنها کاری الان باید بکنید اینه که اعتماد مادر و پدرتونو جلب کنید مطمئن باشید وقتی به سن ۱۸ سالگی رسیدید یا یه دو سال دیگه بزرگتر شدید اینجوری نمیمونه این وضع
بالاخره شما بزرگ میشین و باید کارهای خودتونو خودتون انجام بدید پس والدینتون هم اجازه میدن برید برون فقط زمان میخواد

---

ما دوست داریم تو دوران کودکیمون خوش باشیم.
تا 20 سالگی همه دوستامون پخش و پلا میشن و میرن سر خونه زندگی شون.
خودمونم اون موقع دیگه حال نداریم که بریم بیرون.
وقتی میبینم کسایی کوچیکتر از من هستن زنگ میزنن به ماماناشون میگن پول بریز میخوام با دوستام برم بیرون حسرت میخورم.
مامان من نمیزاره تا پارک کوچه بقل با دوستم و مامان دوستم برم.
مامان دوستمم هست که هیچ غلطی نمی تونیم بکنیم.
بعد بهش میگم توعم بیا میگه من بیکار با شما خل و چلا بیام اینور اونور؟

---

بله شما درست‌میگن ولی تا ۱۸ سالگی معلوم‌نیس کی زندس کی مرده
بعدشم خوده مادرم میگه به خاطر اوضاع خرابه جامعه نمیزارم‌تنهایی بری بیرون چرا چون یه سری پسرای هول میوفتن دنباله دخترا..
حلا ننه هم فکر میکنه من ازون دخترام که هر پسری امد دونبالم برم باش لاس بزنم اقا یکم درک کنید من نوجونم دوس دارم برا خودم مستقل باشم برا خودم زندگی کنم خودم حق انتخاب داشته باشم چرا باید بخاطر پسرا از خیلی چیزا محروم بشیم:)
به خاط اینکه همیشه تو خونم هیچ دوستی ندارم حتی اگه اجازه بدن‌برم بیرون:)

---

من کلاس ششم به بعد مامانم خودش منو میبره مدرسه میاره این وضعیت ادامه داشت تا الان ( نهم ) الان که دارم میرم دهم تازه یه مدرسه نزدیکتر توی یک محله امن باز میخواد خودش ببره . خیلی خسته شدم دوستام فک میکنن قبلا اتفاقی افتاده که اینطوری برخورد میکنه یا مشکل اخلاقی خاصی دارم . خیلی از دوست هام که واقعا ادم های خوبی بودن فکر کردن تو خطرن اگر با من دوست باشن منو ول کردن ! دارم خول میشم چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟

Answer 1

سلام

خیلی روش کلید نکن و به مامانت اجازه بده تا خوب فکر کنه با مامانت طی یه هفته قبل خیلی خوب باش و بهش خیلی کمک کن سعی کن از چیزایی که مامانت رو راضی میکنه کمک بگیری بعد جوری نشون نده که خیلی کشته مرده بیرون رفتن با دوستاتی.وقتی مخالفت کرد دیگه گیر نده و فردا صحبت کن با ناراحتی موضوع رو مطرح نکن چون بهش داری میگی منتظر شنیدن نه هستم خیلی ریلکس باش و اصلا جوش نیار اگر میخوای یروزی بری از یک هفته قبل با مامانت صحبت کن وقتی دفعه اول گفت نه یعنی زمان مناسبی نیست نگو میشه برم بگو مامان این هفته میخوام با دوستام برم بیرون و دلیل های منطقی بیار میتونی بگی خودش هم بیاد و خیلی بهتون نردیک نباشه مطمئن باش فرقی نداره مامانت باشه یا نه همه جوره بهت خوش میگذره

Comments

ولی از نظرم مهم نیس ک من جلو رفیقم اومده ک. منو ببره ب پاش بیوفتم و اصلن ارزش نداره خدارو قسم بخورم در حالی ک بچه هوی دیگه خیلی ریلکس و در ارامشن

Answer 2

سلام من دخترم و ۱۴ سالمه . من قبلا یبار رل زده بودم و مامانم خبر دار که شد از دستم ناراحت شد خلاصه من بخاطر مامانم باهاش کات کردم . الان یکسال هست که کات کردم ولی میخوام با دوستام برم بیرون مامانم بهم اجازه نمیده و هنوز بهم شک داره
لطفا به من بگید باید چکار کنم

Comments

میخای کمکت کنم
omid_gholami2005
اینستا پیام بده

Answer 3

منم همینطور منم ۱۵ سالمه
مامانه منم نمیزاره برم بیرون
اما بدتر از این سمت راست و چپ ما پارک هستش که خیلی هم بزرگو زیبا ست
حسرت یه بار تنها رفتن به پارک به دلم مونده
بار ها بار ها خاستم خودکشی کنم رگ دستمو زدم تازه

Comments

حتی جای مدرسم هم پارک هس
واقعا دارم دیوونه میشم

Answer 4

منم همچین مشکلی دارم ولی یکم متفاوت ترم از تو
من تا حالا بیرون نرفتم اگه هم برم با خوانواده برای چیزای ضروری
رفیقم ندارم یبار بهشون گفتم میشه برم بیرون گفتن نه با کلی کتک اخر تموم شد بحث خیلی بد بود بخاطر همین دیگه بهشون نگفتم چند بار مشکلم کشید به مجازی
ولی خوب حدود یه ساله ترکش کردم خوشبختانه مامانم نفهمید
حالا دارم درسمو میخونم که برای خودم یه چیزی بشم مستقل بشم مردی بشم دیگع کسی رو حرف من حرف نزنه .

یکم برام سخته بخاطر اجتماع نبودنم نمیتونم کار زیادی کنم


فقط تلاشتو بکن

Answer 5

صلم منم آلن ۱۷ سالمه نمیزارن تصمیم گرفتم ب هر روشی شده راه های فرار از خانه رو پیدا کردم و تا الان دو س بار رفتم و نفهمیدن

Answer 6

دنیا پر بی عدالتیه اینم یکیش

Answer 7

عزیزم من ۲۰ سالمه ولی باز هم خیلی محدودم
تو عمرم نه دوست پسر داشتم نه سروگوشم میجنبیده کلا بچه مثبت بودم. ولی باز پدرم بهم اعتماد نداره. به شدت متعصب و از خودراضیه. من حتی تا دانشگاه هم میرم باید یکی منو برسونه قابل توجه که دانشگاهم تا در خونه ۲۰۰ متر فاصله داره. تو عمرمنزاشتن یک بار تنها برم بیرون. ولی بعد این همه سال بابام بهم میگه چرا نمیتونی کارای ساده رو بکنی؟ مگم چون شما نزاشتین من حتی چند دیقه تنها باشم تا بفهمم زندگی چی هست اصن. وقتی بچه بودم اینقدر عاشق پدرم بودم اگر کسی جز من درو براش باز میکرد زمینو زمانو بهم میدوختم ولی الان حتی بزور سلامش میکنم و از دست دادن من عاقبت کارای خودشه. تو هم به والدینت بفهمون که در ازای آزادی میتونی رشد کنی و اونا رو دوست داشته باشی. تو قفس بودن با امینت ینی حتی نمیتونی راه بری چه برسه به پرواز.

Answer 8

منم 15 سالمه و نمیزارن تنها برم بیرون هر کی میگه بیا مجبورم یه جوری که شده بپیچونم ولی خیلی دلم می خواد باهاشون برم بیرون:) واقعا خستمه یه جوری شده که خودمم می ترسم تنها برم بیرون احساس خوبی ندارم اگر ۱ درصد هم بزارن برم که غیر ممکنه

Answer 9

سلام دختر همسایمون ۱۷سالش بوده سر ظهر از مدرسه میومده دزدیدنش دختره با هیکل درشت و ورزشکار!الانم خبری نیست ازش.باید مراقب خودت باشی پسرای نوجوان و جوانم جدیدا میدزدن.با خانواده بری بیرون خیلی بهتره یا یه همراه ،هیچ وقتم زیور آلات طلا ننداز و گوشیتو توی دستت نگیر،جاهای خلوت نرو ساعتایی که هما جا خلوته مثل بعد ساعتای ناهار یا ساعت ۱تا ۵ معمولا هوا گرمه خلوته و شبا دیر وقت جایی نمون.بعدشم اگه رفیقی داری خیلی آرایش میکنه تیپ آنچنانی و باز  داره با پسرا معاشرت زیادی داره بهتره باهاش قطع رابطه کنی چون بدرد دوستی نمیخورن این دخترا و ممکنه برات دردسر به بار بیارن.شاید یه دوستت دختری باشه ظاهرش خیلی امروزیه ولی رفتاراش سنگینه و عاقله اون مشکلی نداره.باید مراقب باشی یکسری چیزارو میشه خودتم بفهمی و پدر و مادرم همیشه نگران بچه هان و خیلی وقتا نگرانیشون بیش از حده اما بهتره صبر کنی تا سال آخر دبیرستانت چون توی دانشگاه دوستای بهتری پیدا میشن .

Answer 10

سلام:)نظرات بیشترا رو خوندم و ازت میخوام چند دقیقه وقت بزاری این متنو بخونی چون واقعا کمکت میکنه!
 قدم اولی که بنظرم باید بردارین اینه که رفتارتونو اوله اول باید با مادر پدرتون درست کنین و سند همه اینارو اخلاق میزنه واقعا
من از ۱۰ سالگی تا ۱۴ سالگی بیشتر مواقع با مامانم دعوا داشتم خیلی باهم جروبحث میکردیم
یکم فکر کردم دیدم که چرا واقعا این همه باید عصبی بشم؟ مادرتون حساسیتش زیادی نیست شما باید باهاش راه بیاین هرچی شما بدتر کنید مادر پدرتونم باهاتون بدتر لج میکنن،  به این فکر کنین که من اگه یه بار جروبحث نکنم دعوا نکنم یکم درکش کنم تو خونه بهش کمک کنم بیشتر ارتباط برقرار کنیم چی میشه؟ و آنقدر سعی کنید باهم خوب شین که دیگه شاید بعضی وقتا مامانتون عصبی ام شدش سکوت کنید و همچی رو سر عصبی شدن خودتون و مادرتون تموم نکنید و دوباره از صفر شروع نکنید، صبور باشید
البته این موضوع ام هست که این چیزایی ک من‌گفتم فقط درمورد اخلاق بود و ۸۰ درصد دعوا بخاطر عصبی بودن و جروبحث با خانواده.هاست امیدوارم جواب بگیرید من که گرفتم!