بنده خانومی هستم حدودا 24 ساله بنده به مدت حدود 1 سال و هفت ماه است که ازدواج کرده ام و زندگی مشترک دارم با عشق و علاقه هم ازدواج کردم همسرم را هم بسیار دوست دارم نمیدانم شاید برای شما هم پیش آمده باشد اما همسر من بسیار درگیر کار خود است و من هم کاملا این موضوع رو درک میکنم که ایشان برای راحتی و رفاه من زحمت های فراوان میکشد اما متاسفانه مدتی است که نسبت به من بی توجه شده است نه اینکه بگویم عمدا بی توجهی میکند اما بالاخره بی توجه است علی الخصوص به نیاز های جنسی و روحی من
بارها در لفافه به او گفته ام که همین مقدار هم که داریم برای زندگیمان آن هم اول زندگی مان کافی است به او گفته ام خدارو شکر خانه * بزرگ داریم که مال خودمان است ماشین خوب هم داریم درآمد تو هم که از سرمان زیاد است اما هربار کاملا تایید میکند و حرف هایم را میپزیرد اما فقط تا صبح که به محل کار خود میرود همانطور که گفتم بیتوجهی اش بیشتر از نظر جنسی و روحی است حتی برا تولدم یا سالگرد ازدواجمان هم جشن گرفت ولی جشن تنها که بدون عاطفه چاره ای نیست بارها و بارها شبها که روی کاناپه دراز کشیده و فوتبال میبیند کنارش مینشینم و نوازشش میکنم یا میبوسم و به هر طریقی میخواهم به او بفهمانم امشب دلم یک رابطه * جنسی داغ میخواهم اما فقط به رختخواب می آید مرا بغل میکند نوزش و میخوابد من زیاد آدم اجتماعی نیستم و با افراد زیادی در ارتباط نیستم به جز خانواده * خودم و همسرم و دو تا دوست بنابر این همسرم تقریبا همه کس من بوده و من تماما برای او هستم و حتی عادت ندارم چرخی در خیابان بزنم در خانه مینشینم غذاهایی رنگارنگ میپزم و منتظر که آقا کی از راه میرسد اما فقط مقدار کمی غذا میخورد و با هم صحبت میکنیم و میرود برای استراحت میداند که برایم بسیار مهم است از هدیه هایی که برایش میخرم استفاده کند اما اگر به او یادآوری نکنم نه پیراهنی که برایش خریدم میپوشد و نه از عطری که برایش گرفتم استفاده میکند و نه..
مانده ام چطور به او بفهمانم نیاز های یک زن به غیر از پول و آسایش و رفاه چیز دیگری هم هست حتی بارها به او گفتم کاش یک دهم زمان حال درآمد داشتی ولی وقتی از راه میرسیدی من را محکم در آغوشت میکشیدی تا آن حس اینکه واقعا کشی پشتم هست و با او خوشبخت ترینم به من القا کنی رابطه * جنسیمان هم خوب است چیزی برایش کم نمیگذارم چه از نظر بهداشت چه زیبایی و چه هر چیز دیگری حتی گفته است که دوست دارد کفش پاشنه بلند قرمز هنگام رابطه * جنسی بپوشم پشت گوش نینداختم و برای رابطه * بعدی خریدم و پوشیدم بارها و بارها گفته است که من آرامشی به او میدهم که تا بحال نداشته است اما بی توجهی هایش گاهی عذابم میدهد نمیدانم چطور به او بفهمانم کمی بیشتر به نیازهای توجه کند اگه کسی از شما میتواند مرا راهنمایی کند