سلام وقت بخیر.حدود2سالو9ماه هست که با پسری در فضای مجازی آشنا شده ام اردیبهشت94بود که دوستم من رو به یک گروه در واتساپ دعوت کرد نیاز بود به استادم یه ایمیل بفرستم که توگروه گفتم کی میتونه برام ایمیل بفرسته که وحید گفت من میتونم دیگه پی وی باهاش صحبت کردم بخاطر خلا عاطفی و نیاز به دوست داشته شدن و دوست داشتن یه پسر کم کم که باهاش حرف زدم دوسش داشتم.بعد از دوهفته بهش ابراز علاقه کردم ایشون گفتن مرسی بابت محبتت و نگفت منم دوست دارم ولی همچنان باهام چت میکرد بعد ازکارش.که دوستم رو واسطه کردم باهاش حرف بزنه ببینم اونم منو دوست یا نه.که گفته بود ما مدت کمی هستش که آشنا شدیم ولی دوسش دارم دختر خوبیه.البته اینم بگم وقتی رفتم گروهشون به همه گفته بود نامزد دارم دختر عمم نازنین نامزدمه.بعد اینکه بهش علاقه مند شدم گفتم باکسی نیستی نامزد نداری گفت نه...به دوستم گفته بود بین نازنین و سمیرا گیر کردم.و ممکنه برم خارج از کشورآلمان.بعد از 6 ماه بهش گیر دادم منو به مادرش معرفی کنه....چون یه گروه منو برد و اعلام کرد من نامزدشم به همین دلیل گفتم پس وحیدم بمن حس ابدی و ازدواج داره گفت به مادرم گفتم....ولی تا دوسال به پدرش نگفت.گفت پدرم میگه نازنین رو بگیر چون پولداره و گفته اگه این دخترو میخوایی خودت تنها برو خواستگاری ما نیستیم باهات.از وحید فقط دوعکس دیدم اونم پروفایلش بود وقتی همگروهش شدم.اصلا بمن عکس نمیده هرموقع میگم عکس بده بهانه میاره خودشو میزنه به مریضی
میگه نمیخوام تا همه چیز رو به راه بشه بهم وابسته تر شی و مشتاق تر میخوام همه چی اوکی بشه بعد...چندبار رفتم تهران که ببینمش ولی خودشو نشون نداده اونم دیدنم نیومده ولی تو مسائل جنسی اصلا باهام حرفی نمیزنه درموردش چیز بدی ازم نمیخواد.اون متولد68من75.کارمند یه شرکته تهرانیه منم خرم آبادیم دانشجوام.وقتی فکرشو میکنم میگم اگه دوسم داشت میومد دیدنم ولی وقتی عکسم نمیده میگم سرکارم.خانوادشم اصلا بامن حرف نزدن بهش میگم تو واسه سرگرمی بامنی میگه مگه من بچم واسه سرگرمی با دختری باشم اونم مجازی ... نمیدونم چیکار کنم خواهش میکنم کمکم کنید.اگر اون عکسا مال خودش نباشه ایچوقت تو اینستا پست نمیذاره عکس خودشو چون عمومیه ولی یه عکس بهم داده بود گفت این بچه پسر دختر عمومه اونو پارسال تو اینترنت پیدا کردم......من وابسته شدم به صداش و دوسش دارم ولی اون مشتاق من نیست میگه دوست دارم ولی درعمل مشخص نیست حالا بهش گیر دادم که26 این ماه بیاد دیدنم کمکم کنید